|
اصطلاح
|
معادل انگليسي
|
معنای آن
|
|
تاتو
|
Tattooing
|
خال كوبي؛ ايجاد رنگ دائمي روي پوست با سوزن زدن
|
|
تالاموس
|
Thalamus
|
هر يك از دو توده بيضي شكل بزرگي كه بخش عمده آنها از ماده خاكستري شكل گرفته و در دو طرف بطن سوم هم قرار گرفته‌اند و قسمتي از ديواره جانبي بطن سوم را تشكيل مي‌دهند
|
|
تامپون
|
Tampon
|
يك بسته، لايه يا توپي از جنس پنبه يا اسفنج، ساير مواد كه در جراحي براي قرار دادن در بيني، واژن يا ساير نقاط جهت كنترل خونريزي يا جذب ترشحات استفاده مي‌شود
|
|
تاندون
|
Tendon
|
زردپي، وتر؛ دسته‌اي از جنس فيبر از بافت همبند به همراه تارهاي ماهيچه‌اي كه ماهيچه را به استخوان يا غضروف متصل مي‌كند
|
|
تاول
|
Blister
|
يك وزيكول بزرگ
|
|
تب
|
Fever
|
افزايش دماي بدن بالاتر از حد طبيعي
|
|
تتانوس
|
Tetanus
|
كزاز
1- بيماري عفوني حاد و اغلب كشنده‌اي كه توسط نوروتوكسين توليد شده با باكتري كلستريديوم تتاني ايجاد مي‌شود. هاگ‌هاي اين ميكروب از طريق زخم وارد بدن ميشوند
2- حالتي از انقباض عضلات بدون فواصل انبساط
|
|
تخمدان ها
|
ovarium
|
ساختمان تناسلي مونث كه در آن تخمك ها توليد ميشوند.
|
|
تخمك گذاري
|
ovulation
|
آزاد شدن تخمك از تخمدان ها
|
|
تراخم
|
Trachoma
|
بيماري مسري ملتحمه و قرنيه كه ايجاد فتوفوبي، درد و اشك ريزش مي‌كند. عامل آن كلاميديا تراكوماتيس است
|
|
تراشه
|
Trachea
|
ناي؛ لوله غضروفي- غشايي كه از حنجره شروع شده و پايين مي‌آيد و به برونكوس‌هاي اصلي راست و چپ تقسيم مي‌شود. جمع آن tracheae است
|
|
تروما
|
Trauma
|
ضربه . آسيب ناشي از يك عامل مكانيكي يا فيزيكي
|
|
ترومبوس
|
Thrombus
|
لخته؛ تجمع فاكتورهاي خوني كه در ابتدا پلاكت‌ها و فيبرين هستند با به دام انداختن عناصر سلولي كه سريعاً باعث انسداد عروق در محل تشكيل اين اجتماع مي‌گردد
|
|
ترومبوفلبيت
|
Thrombophlebitis
|
التهاب وريد به همراه تشكيل لخته
|
|
تري كروميك
|
Trichromic
|
1- مربوط به سه رنگ يا نشان دادن سه رنگ
2- فردي كه توانايي درك تنها سه رنگ از هفت رنگ يك طيف رنگي را دارد
|
|
تستوسترون
|
Testosterone
|
هورمون آندروژنيك اصلي كه به وسيله سلولهاي بينابيني بيضه توليد مي شود و مسئول پيدايش صفات جنسي در مرد است
|
|
تشنج
|
Convulsion
|
انقباضات غير ارادي يا مجموعه‌اي انقباضات عضلات ارادي
|
|
تصفيه كننده
|
Detergent
|
1- پاك كننده
2- عاملي كه تصفيه يا پاك مي كند.
|
|
تغذيه
|
Nutrition
|
مبادله اكسيژن و دي اكسيد كربن بين اتمسفر و سلولهاي بدن كه شامل دو مرحله دم و بازدم مي‌باشد
|
|
تنفس
|
Respiration
|
مبادله اكسيژن و دي اكسيد كربن بين اتمسفر و سلولهاي بدن كه شامل دو مرحله دم و بازدم مي‌باشد
|
|
تنفس
|
Breath
|
ورود و خروج هوا و اتساع و انقباض قفسه صدري
|
|
تهوع
|
Nausea
|
احساس ناخوشايندي كه به طور مبهم در اپي‌گاستر و شكم حس شده و شخص را ترغيب به استفراغ مي‌كند
|
|
توبركلوزيس
(سل )
|
Tuberculosis
|
يك بيماري عفوني كه به وسيله ميكروبي كه ميكوباكتريوم توبركلوزيس ناميده مي شود ، ايجاد شده و معمولاً ريه ها را مبتلا مي كند.
|
|
توراكس
|
Thorax
|
قفسه سينه؛ قسمتي از بدن بين گردن و ديافراگم سينه‌اي كه به وسيله دنده‌ها محصور مي‌شود
|
|
توكسينولوژي
|
Toxinology
|
سم شناسي؛ دانشي راجع به سموم توليد شده به وسيله گياهان، جانوران و باكتري‌هاي پاتوژن
|
|
تولارمي
|
Tularemia
|
بيماري طاعون مانندي در جوندگان كه عامل آن فرانسيسلا (پاستورلا) تولارنسيس است. اين بيماري به انسان نيز قابل سرايت است
|
|
تولد
|
Birth
|
به وجود آمدن؛ عمل يا فرآيند به دنيا آمدن
|
|
توليد مثل
|
Generation
|
توليد بچه
|
|
تومور
|
Tumor
|
1- تورم؛ يكي از علايم اصلي التهاب، بزرگ شدن مرضي
2- بدخيمي؛ نئوپلاسم؛ رشد تازه‌اي از بافت كه در آن تكثير سلولها كنترل نشده و پيش رونده است
|
|
توهم
|
Hallucination
|
نوعي درك حسي بدون وجود محرك واقعي
|
|
تيروكسين
|
Thyroxine
|
هورموني يددار كه توسط غده تيروئيد ترشح مي‌شود. اثر اصلي آن افزايش متابوليسم سلولي است. نشانه آن T4 است
|
|
تيفوئيد
|
Typhoid
|
شبيه تيفوس، تب حصبه
|