اصطلاح
|
معادل انگلیسی
|
معنی آن
|
آنتي بادي
|
Antibody
|
ماده اي كه بدن در پاسخ به آنتي ژن توليد مي كند و قادر است به طور اختصاصي با آنتي ژن تركيب شود
|
آنتي باكتريال
|
Antibacterial
|
ضد باكتري ، عاملي كه رشد باكتريها را متوقف مي كند
|
آنتي بيوتيك
|
Antibiotic
|
دارويي كه براي از بين بردن انواع عفونت ها استفاده مي شود.
|
آنتي سپيتك
|
Antiseptic
|
گندزدا، ضد عفوني كننده
|
آنتي هيستامين
|
Antihistamine
|
ضد حساسيت، هر ماده اي كه اثر آزاد شدن هيستامين در بافت ها را خنثي سازد.
|
آندروژن
|
Androgen
|
يك استروئيد يا ماده ديگري است كه باعث ظهور صفات نري در مهره داران مي شود، مثل تستوسترون
|
آندوسكوپ
|
Endoscope
|
ابزاري كه توليد نور ميكند و براي مشاهده داخل ساختارهاي تو خالي به كار ميرود
|
آندوسكوپي
|
Endoscopy
|
مشاهده ساختارهاي تو خالي و ارگانها با استفاده از آندوسكوپ، مثل برونكوسكوپي، سيستوسكوپي، لاپاراسكوپي و ازوفاگوسكوپي
|
آنژين
|
Angina
|
درد خفقان آور، هر گلو درد شديد همراه با آماس ديوارههاي مجاري هوا
|
آنژين صدري
|
Angina Pectoris
|
بيماري كه ويژگي آن احساس خفقان و درد قفسه سينه در اثر كم خوني قلب و آسيب رگهاست و پس از فعاليت شديد بروز مي كند. قراردادن قرص نيتروگليسيرين در زير زبان ، درد را برطرف مي كند.
|
آنژيوگرافي
|
Angiography
|
پرتونگاري از رگ هاي خوني به وسيله اشعه ايكس
|
آنسفالون
|
Encephalon
|
مغز
|
آنفلوآنزا
|
Influenza
|
يك عفونت حاد ويروسي دستگاه تنفس كه به صورت تكگير، همه گير و پاندمي بروز كرده و علايم آن شامل التهاب مخاط بيني، حلق و ملتحمه، سردرد و درد عضلاني شديد و اغلب عمومي ميباشد
|
آنمي
|
Anemia
|
كم خوني
|
آنوركسي
|
Anorexia
|
بياشتهايي، از بين رفتن يا از دست دادن اشتهاي به غذا
|
آنوس
|
Anus
|
منفذ ركتوم بر روي پوست، مقعد
|
آنوكسي
|
Anoxia
|
نبود اكسيژن كافي براي بافتها عليرغم خونرساني مناسب بافتي
|
آنوواريسم
|
Anovarism
|
فقدان تخمدانها
|
آي ، يو ، دي
|
Intra uterine devices (I.U.D)
|
نوعي وسيله پيشگيري از حاملگي
|
آبسه
|
Abcess
|
جمع شدن موضعي چرك در اثر واكنش بافت در برابر عوامل و موجودات چرك زا
|
آبله گاوي
|
Vaccinia
|
واكنشهاي پوستي و گاه سيستميكي كه به همراه واكسيناسيون با واكسن آبله ايجاد ميشود
|
آبلهمرغان
|
Smallpox
|
يك بيماري عفوني حاد، شديداً مسري و اغلب كشنده كه اكنون با برنامههاي واكسيناسيون در سر تا سر جهان ريشه كن شده است. اين بيماري توسط ويروس ارتوپاكس ايجاد ميشود و علامت آن تب و ضايعات پوستي مشخص و پيشرونده است
|
آپنه
|
Apnea
|
وقفه تنفسي ، ايست تنفسي
|
آتاكسي
|
Ataxia
|
بيتعادلي؛ نقص در هماهنگ بودن عضلات؛ بينظمي حركات عضلاني
|
آتروفي
|
Atrophy
|
تحليل رفتن يا كاهش اندازه يك سلول، بافت، ارگان يا بخشي از بدن
|
آتلكتازي
|
Atelectasis
|
باز شدن ناكامل ريهها به هنگام تولد در نوزاد و يا كلاپس بافت ريوي بزرگسالان
|
آرترالژي
|
Arthralgia
|
درد مفصلي
|
آرترواسكلروز
|
Arteriosclerosis
|
تصلب شرايين ، عارضه اي كه مواد چربي در ديواره داخلي شريان ها رسوب مي كنند.
|
آرتروپلاستي
|
Arthroplasty
|
ترميم يك مفصل به روش جراحي پلاستيك
|
آرتروز
|
Arthrosis
|
عارضه غير التهابي مفصل هاي متحرك اس كه با اضمحلال غضروف مفصلي و ايجاد استخوان جديد در سطوح مفصلي مشخص مي شود.
|
آرتريت
|
Arthritis
|
التهاب مفصل . اين عارضه يكي از شايع ترين و دردناك ترين اختلالات مفصلي است.
|
آريتمي
|
Arrhythmia
|
بي نظمي در آهنگ و ضربان قلب
|
آفتاب زدگي
|
Sunstroke
|
حالتي است كه به دليل در معرض آفتاب بودن بيش از حد به وجود مي آيد و ويژگيهاي آن دماي بالاي پوست، تشنج و كما هستند
|
آفتاب سوختگي
|
Sunburn
|
نوعي آسيب پوستي كه شامل قرمزي پوست، دردناكي و گاهي تاول زدن است و معمولا به دنبال قرار گيري در معرض نور آفتاب به مدت طولاني ايجاد ميشود و عامل آن اشعه ماورا بنفش است كه بدون مانع بر پوست ميتابد
|
آكسون
|
Axon
|
1- زايدهاي از سلول عصبي كه تحريكات را از جسم سلول عصبي به ساير سلولها منتقل ميكند.
2- ستون مهرهها
|
آكنه
|
Acne
|
جوش ، عارضه اي است كه در بالغين شايع است و در اثر عفونت و التهاب غده هاي چربي پوست ظاهر ميشود
|
آلبينيسم
|
Albinism
|
زال تني، فقدان مادرزادي (كامل يا ناقص) پيگمانتاسيون طبيعي بدن (مو، پوست، چشم) به علت نقص در ساخت ملانين
|
آلرژن
|
Allerhen
|
حساسيت زا، ماده اي كه توانايي ايجاد حالت حساسيت را داشته باشد.
|
آلرژي غذايي
|
Food allergy
|
يك پاسخ ايمني غير طبيعي به غذاها مثل خشكبار، صدف دريايي، تخم مرغ ها و گوجه فرنگي، تداخلات بلافاصله پس از تماس با غذا رخ مي دهد و مي تواند خيلي حاد باشد كه حتي منجر به شوك آنافيلاكسي تهديد كننده حيات شود
|
آلزايمر
|
Alzheimer's disease
|
بيماري ناشي از استحاله قشر مغز همراه با فقدان حافظه، ناگويايي و فلج
|
آلوئول
|
Alveol
|
كيسه ها و مجاري كوچك هوايي كه در ديواره آنها تبادل دياكسيدكربن و اكسيژن صورت ميگيرد.
|
آمالگام
|
Amalgam
|
آمالگام همان ماده پركننده نقرهاي رنگ دندان است كه از پرمصرفترين و ارزانترين مواد پركننده است. آلياژي است از جيوه با چند فلز ديگر مانند نقره - قلع و ... كه براي ترميم و بازسازي قسمتهاي از بين رفته دندانها به كار ميرود. آمالگام از نظر رنگ با دندانهاي طبيعي اختلاف زيادي دارد و بعد از قرار گرفتن در محيط دهان به تدريج رنگش تيرهتر ميشود. بنابراين نبايد براي ترميم دندانهاي جلويي كه هنگام صحبت كردن ديده ميشود آن را انتخاب كنيد. در ميان مواد پركننده، آمالگام ماده ترميمي بسيار مناسبي براي پركردن دندانهاي آسياست و استحكام كافي براي دندانها را در طولاني مدت فراهم خواهد آورد
|
آمبولي
|
Embolism
|
انسداد ناگهاني رگ بر اثر انتقال قطعاتي از لخته به وسيله گردش خون به درون رگ ها
|
آمپوتاسيون
|
Amputation
|
قطع، جدا كردن يك اندام يا يكي از ضمائم بدن
|
آمنوره
|
Amenorrhea
|
قطع قاعدگي
|
آميب
|
Amebiasis
|
از انگل هاي مولد اسهال بوده و در آب و هواي گرم شايع مي باشد
|
آناتومي
|
Anatomy
|
كالبد شناسي. علمي كه در آن ، ساختمان موجود زنده و دستگاه هاي مختلف آن مورد مطالعه قرار ميگيرد.
|
آنافيلاكسي
|
Anaphylaxis
|
زياد شدن حساسيت بدن نسبت به يك پروتئين خارجي يا ماده ديگري كه بدن قبلاً به آن حساس شده است.
|
آنانسفالي
|
Anencephaly
|
نبود مادرزادي جمجمه همراه با فقدان كامل نيمكرههاي مغز و يا كوچك بودن آنها
|