معرفی استان چهارمحال و بختیاری
استان چهارمحال و بختیاری یکی از استانهای کشور ایران است. مرکز این استان شهرکرد است.
این استان با گسترهای برابر با ۱۶٬۴۲۱ کیلومتر مربّع یک درصد از کل وسعت ایران، بیست و دومین استان کشور از نظر پهناوری میباشد استان چهارمحال و بختیاری از جمله بخشهای کوهستانی فلات مرکزی ایران محسوب میشود و ۳۱ درجه و ۹ دقیقه تا ۳۲درجه و ۳۸ دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۲۶ دقیقه طول شرقی گرینویچ قرار دارد.
این استان از شمال و مشرق به استان اصفهان، از مغرب به استان خوزستان، از جنوب به استان کهگیلویه و بویراحمد و از سوی شمال غربی به استان لرستان محدود میشود. زبانهای لری بختیاری، فارسی و ترکی در میان ساکنان این استان رایج است. در مرکز استان، هفشجان، بروجن، فرخ شهر و برخی دیگر از شهرهای استان به زبان فارسی با لهجه خاص خود صحبت میکنند.
مرکز این استان شهرکرد است و با ۲۰۶۶ متر ارتفاع از سطح دریا، بلندترین مرکز استان کشور ایران است. میانگین ارتفاع در استان چهارمحال و بختیاری حدود ۲۱۵۳ متر است و به همین خاطر استان چهارمحال و بختیاری را بام ایران میدانند
ویژگیهای فرهنگی
مجموعه ایل بختیاری همراه با سنن و شیوههای خاص زندگی، به تنهایی یکی از جاذبههای بینظیر و چشم گیر این منطقه است.
زندگی ایلی با الگوی سکونت و آداب و رسوم ویژه، مورد علاقه سیاحان و دیدار کنندگان داخلی و خارجی است. این جاذبه علاوه بر آنکه دیدار کنندگان عادی را به سوی خود جلب میکند، میتواند مورد توجه دانشجویان و دانش پژوهان علوم اجتماعی و انسانی قرار گیرد.
یکی از دیدنیهای جالب توجه استان چهارمحال و بختیاری کوچ ایل بختیاری است.
اگر چه در دهههای آغازین قرن حاضر گروههای کثیر ایل بختیاری نیز همانند سایر ایلات و عشایر ایران تخته قاپو (یکجانشین) شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل، کوچ رو و متحرک است. کوچ روهای بختیاری، زمستان را دشتهای شرق خوزستان و تابستان را در بخشهای غربی منطقه چهارمحال و بختیاری به سر میبرند.
آنها هر ساله از اواخر اردیبهشتماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزهای خستگی ناپذیر با سختیهای طبیعت، ضمن عبور از رودخانهها، درهها و پشت سر گذاشتن بلندیهای زرد کوه در مناطق معینی از دامنههای زاگرس پراکنده میشوند و قریب سه ماه در این منطقه میمانند و با چرای دامها در مراتع سرسبز به رمهداری مشغول میشوند. نحوه معیشت و زیست، الگوی سکونت و باورها، سنتها و آداب و رسوم از جمله جاذبههای دیدنی این شیوه زندگی است.
موسیقی بومی:
موسیقی و شهر در ایل بختیاری پیوند جاودانهای با زندگی ایلی یافته است. مقامهای موسیقی ایل بختیاری به نام (بیت معروف) هستند. از مشهورترین آنها به مقام گلهداری، برزگری، ابولقاسمخان و مقام شیرعلیمردون که تعداد آنها حدود 20 تا 25 مقام است میتوان اشاره نمود.
هر طایفه و تیره نوازندگان محلی ویژهای دارد که به آنها توشمال میگویند. توشمالها دارای طایفه و محل زندگی جداگانهای هستند، مخارج سالیانه خود را با شرکت در مراسم عروسی، عزاداری و جشنهای دیگر به دست میآورند و به کار زراعت و دامداری نیز میپردازند.
توشمالها مردمی عاشق پیشه و شاعر مسلک هستند که بیشتر وقت زندگی روزانه خود را صرف ساختن ابیات، لطیفهها، ضربالمثلها و متلها میکنند. آنان در به وجود آوردن آثار و ادبیات عامیانه سرزمین بختیاری سهم بسزایی دارند.
آلات موسیقی بختیاریها، ساده، محدود و عمدتاُ شامل: کرنا، ساز و دهل است. آوازهای محلی روستاهای چهارمحال و بختیاری با لحجههای مخصوص به خودشان به خصوص در هنگام عروسی و شادی واقعاً جالب توجه است. ادوات موسیقی آنها عبارتند از: دهل، سنج، نی، کرنا، طبل و سنتور.
اعیاد مذهبی: بختیاریها برای اعیاد ملی و مذهبی به ویژه عید نوروز و مراسم سیزده بدر و بزرگداشت تولد ائمه اطهار و حضرت پیغمبر (ص) اهمیت خاصی قائلند. محل چادرهای خود را تغییر میدهند و در محلی سبز و خرم که دارای آب کافی باشد، مستقر میشوند. شب عید در چادرهای خود میمانند، ولی روز اول عید با لباسهای مخصوص خود، کلاههای لری را کج به سر گذاشته و به دید و بازدید میپردازند. بختیاریها معتقدند لباس سیاه عزا را حتماً باید تا قبل از نوروز از تن در آورد، زیرا در غیر اینصورت باروری و نعمت از طایفه رخت بر خواهد بست. روز سیزده فروردین از گلهای صحرایی تاج گلی میآرایند و بر روی مشک دوغشان میگذارند.
سوگها و عزاها:
مراسم سوگواری در میان بختیاریها اهمیت خاصی دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازی برگزار میشود که احتمالاً نشانه انس و الفت و همبستگی عمیقی است که میان آنها وجود دارد. این اهمیت هم در عزاداریهای مذهبی و هم در عزاداریهای خصوصی به بارزترین شکل مشهود است.
عزاداری برای ائمهاطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران با شکوه برگزار میشود. شیوه اجرای مراسم تقریباً مثل سایر نقاط ایران است. دستههای زنجیرزنی، سینهزنی و حضور در مراسم مساجد و تکایا از جمله جلوههای برگزاری اینگونه مراسم است. برگزاری مراسم عزاداری خانوادگی نیز جالب توجه است.
در ایل بختیاری وقتی کسی فوت کند، ایل یکپارچه غرق غم و ماتم میشود و لحظهای صاحب عزا را رها نمیکنند، (چوقا) از تن بیرون میکنند و لباس سیاه میپوشند. بعد از غسل متوفی، سید همراه ایل (سید پیر شاه) یا (سید امامزاده)های اطراف مسیر و مکان کوچ و استقرار را خبر میکنند تا بر مرده نماز میت بگذارند و سپس مرده را به خاک میسپارند.
خاک که گودی گور را پر کرد، مردها در فاصله دور میایستند و زنهای ایل به دور گور حلقه میزنند، گریه سر میدهند و همراه با مرثیه که ( گاگریو) گفته میشود به شرح حال زندگی مرده میپردازند. در این هنگام توشمالها آهنگ غم انگیزی به نام (چپی) مینوازند.
بعد از این مراسم (خیرات) شروع میشود. صاحب عزا چادر سیاهی بر پا میکند، مردم ایل تیره به تیره، طایفه به طایفه، برای دلداری صاحب عزا میآیند و (سرباره) میآورند. سرباره مخارج عزاداری صاحب عزا را کاهش میدهد. این مراسم تا یک سال به طول میانجامد، چرا که شاید تیره یا طایفهای در مسافتهای دور باشد و یا امکان حضور به موقع پیدا نکرده باشد.
وقتی کلانتر یا یکی از سرشناسان ایل بمیرد، مراسم خاصی انجام میشود. بدین ترتیب که زین و برگ اسب یا اسبانی را با پارچه سیاه میپوشانند و بر گردن اسب نیز پارچههای رنگین که یک سر آن بر زین و سر دیگرش روی پیشانی اسب است به بند دهنه میبندند، سپس اسب را در حالی که دهنه آن به دست یک نفر است در محوطه امامزاده میگردانند. این پارچه را ( یال پوش) میگویند. چوقا و تفنگ متوفی را نیز روی اسب میبندند.
صنایع دستی: صنایع دستی چهارمحال و بختیاری تحت تاثیر تنوع شیوههای تولید، گوناگون و متنوع است. عشایر کوچرو، عشایر اسکان یافته، روستائیان و اقشار شهر نشین در پدید آوردن این نوع محصولات سهیم باشند. در جامعه عشایری استان صنایع مدرن و کارگاهی وجود ندارد و صنعتگران این جامعه به بافت صنایع دستی اشتغال دارند و فعالیتهای غالب آنها در زمینه بافت چوغا، خور و خورجین، قالی و قالیچه، سیاه چادر، گلیم، دستکش و کلاهپشمی و .... است.
رقصهای محلی: در استان چهارمحال و بختیاری در مواقع برگزاری جشنها و سرورها رقصهای متنوعی اجرا میگردد که از معروفترین آنها رقصعروسی، رقصدستمال، رقصآرام، رقصتند و رقص مجسمه است.
رقصعروسی: در مراسم عروسی زن ومرد بطور گروهی باهم میرقصند و با اینکه قید و بند حجاب کاملاً در این منطقه (البتهبرایغریبهها) وجود دارد، در مراسم شادمانی شرکت آنها در رقصهای گروهی مجاز است و میتوانند دست در دست دیگر رقصندگان با آهنگ ساز و دهل برقصند.
رقص دستمال: رقص محلی زنان در این هنگام تماشایی است، زیرا زنان با لباسها ی رنگارنگ و زیور آلات مخصوص، در رقص دستمال شرکت میکنند. دو عدد دستمال در دو دست خود میگیرند و با تکان دادن دست و پا و جلو و عقب رفتن، در محیط دایره فرضی میرقصند، در حالی که تماشاگران آنها را در بر گرفتهاند هرکه قدرت تحمل رقص بیشتری را داشته باشد مورد تشویق تماشاچیان قرار میگیرد.
رقص آرام: در این نوع رقص، رقصندگان سه قدم به طور ضربی به جلو بر میدارند و دو قدم به عقب بر میگردند و این رفتار طوری تنظیم شده است که از دایره منظم رقص خارج نمیشوند، ریتم این نوع رقص به نسبت رقصهای دیگر بختیاری آرام است.
رقص تند: در این نوع رقص نیز حرکات پاها مثل رقص آرام است با این تفاوت که رقص ریتم تندی دارد. اجرا کنندگان رقص دستمالها را تندتند به دور سر میچرخانند و روی شانهها میاندازند. گامها نیز به صورت تند به طرف جلو برداشته میشوند ولی رقصندگان به عقب بر نمیگردند.
رقص مجسمه: این رقص با آهنگ ساز اجرا میشود. هر وقت که نوای ساز قطع میشود، رقص کننده نیز در همان حال به آن حالتی که آخرین لحظه آهنگ بوده، در جای خود میایستد و تا آهنگ بعدی نواخته نشده حق ندارد از خود حرکتی ظاهر نماید. مهارت رقصنده در حالتی مشخص میشود که بتواند به موقع توقف کند و به موقع حرکت نماید.
شهرستان شهر کرد
در متون تاریخی از مکانی به نام چالشتر در ناحیه شهرکرد به عنوان مرکز حکومتی نام برده شده که خرابههای دیوار قلعه آن امروز به جای مانده است. شهر کرد گویا مکانی پاسگاهی بوده است معروف به دهکرد و از حدود سال 1300 با تعیین نماینده مرکزی و استقرار دوائر دولتی آغاز به رشد کرده است. پیش از آن و در دورانهای گذشته، منطقه دستخوش جنگهای خوانین، کشمکشهای میان حکومت مرکزی و قدرتهای محلی و غارت و تصاحب روستاها توسط طوایف مختلف بختیاری بوده است.
نوسانات سیاسی داخلی منطقه از یک سو و تغییرات حکومتهای مرکزی از سوی دیگر مجال و فرصت رشد و تکامل را به روستاها و شهرهای منطقه نداده است.
در کنار این عامل تاریخی، دور بودن از شبکه راههای اصلی و مراکز شهری ایران علت دیگری در عقب ماندگی نسبی شهر نشینی و صنعتی منطقه محسوب میشود.
پس از سال 1300 و تا سال 1340 دهکرد و منطقه چهارمحال و بختیاری (معروف به شهر چهار محال) از طریق مرکز اصفهان اداره میشد و از آن پس تا سال 1352 شهرکرد مرکز فرمانداری کل چهار محال و بختیاری و سپس به مرکز استانی با همین نام تبدیل شد و در حال حاضر شهری رو به آبادانی و توسعه است.
مراکز تاریخی و دیدنی:
مدرسه علمیه، آرامگاه دهقان سامان، خانه ستودهقلعه شلمزار، قلعه دزدک، قلاع اسعدیه چلچله، قلعه جونقان، قلعه چالشتر، حمام درب امامزاده، پل زمانخان، سنگ نوشته های مشروطیت، دشت لالههای واژگون،منطقه حفاظت شده تنگ صیاد
شهرستان اردل
اردل از گذشتههای دور، یکی از مراکز ییلاقی و اسکان عشایر ایل هفت لنگ بختیاری بود و در متون تاریخی از جمله سفرنامه ابنبطوطه که از اصفهان تا شوشتر سفر کرده، اشاراتی به این ناحیه شده است. سبز کوه یکی از مناطق زیبای این شهر است.
این منطقه در سه شهرستان اردل، بروجن و لردگان واقع شده و با وسعتی در حدود 62000 هکتار دارای اکوسیستمهای ویژه و چشم اندازهای طبیعی، مرتعی، جنگلی، و کوهستانی میباشد.آبشارهای پر آب و دیدنی مثل تنگ زندان و آبشار معدن زیبایی منطقه را دوچندان کرده است. این منطقه دارای سه تنوع آب و هوایی میباشد و به تبع آن جانورانی چون پلنگ، خرس قهوهای، سنجاب بلوطهای غرب ایران، کل، بز و کبک دری در این منطقه زندگی میکنند.
مراکز دیدنی:
منطقه جنگلی اردل، منطقه حفاظت شده سبزکوه
شهرستان بروجن
بروجن دومین شهر منطقه چهار محال و بختیاری است. این شهر در دشتی به وسعت حدود 580 کیلومتر مربع در شرقی ترین نقطه منطقه و در محل تلاقی راههای سه استان چهار محال و بختیاری، اصفهان و فارس قرار گرفته است.
تاریخ اسکان جمعیت در این مکان به یکی دو قرن و تاریخ مرکزیت جمعیت به حدی که بتوان آن را شهر نامید به پس از نهضت مشروطیت میرسد. رشد فزاینده جمعیت آن از دهههای سوم و چهارم قرن حاضر آغاز شد و گسترش شهر بروجن با توجه به موقعیت جغرافیایی آن که در طلاقی سه استان قرار گرفته است، توسعه آن را از امتیاز ویژهای برخوردار نموده و روند رشد آن را تسریع کرده است.
مراکز دیدنی:
امامزاده حمزه علی، تالاب چغاخور، تالاب سولگان، تالاب گندمان، منطقه حفاظت شده سبزکوه
شهرستان بلداجی
از گذشته بلداجی اسناد تاریخی مدونی در دست نیست ، لیکن شواهدی وجود دارد که مبین اسکان جمعیت در این ناحیه است. خرابههای صفی آباد محل اسکان عشایر ترک زبان قشقایی یا ترکان تیره بولوردی صفیخان قشقایی بود.
این تیره پس از صفی آباد به محل فعلی شهر بلداجی نقل مکان کردهاند و به مرور زمان از نقاط دیگری مانند جونقان و فرا دنبه نیز گروههایی به بلداجی مهاجرت کرده و اسکان یافتهاند.
همراه با اسکان اجباری ارامنه در دوران صفویه در اصفهان گروهی از ارامنه نیز در بلداجی و قلعه ممکا ساکن و بعدها به علل مذهبی مجبور به کوچ از این دو نقطه شدهاند. در هر صورت قدمت قطعی هسته اولیه شهر بلداجی را تا حدود 250 سال پیش تخمین میزنند. گز انگبین این شهر بسیار مشهور است.
شهرستان جونقان
جونقان سابقه چندانی به عنوان شهر ندارد و با تاسیس شهرداری در سال 1356 شهر نامیده شده است. سابقه تاریخی اسکان و استقرار جمعیت را در این مکان بر اساس متون تاریخی میتوان به دوران صفوی نسبت داد و رونق آن را میتوان از دوران قاجار و پس از انقلاب مشروطیت دانست که سردار اسعد بختیاری این مکان را مقر حکومتی خود قرار داد.
شهرستان فارسان
این شهرستان مهمترین کانون شهری در قلمرو سردسیر عشایر هفت لنگ بختیاری است ودارای جاذبه های طبیعی همچون: غارسراب بابا حیدر، غار آقا سید عیسی، پیر غار، چشمه دیمه که گواراترین آب جهان شناخته شده است، رودخانه بازفت، دشت لاله های واژگون، شکارگاه های متعدد و... است. منطقه فارسان عمدتاً ییلاق عشایر بختیاری ومرکز حکومت خوانین آل بویه بوده است، ازاین رو قلعه هایی به نشانه اقتدار وسلطه خوانین درمنطقه ساخته اند.
مراکز دیدنی:
تونل کوهرنگ، سنگ نوشته های مشروطیت، پیست اسکی چالگرد، آبشار دره عشق، چشمه کوهرنگ، چشمه دیمه
شهرستان فرادنبه
سابقه پیدایش فرادنبه را به بیش از 400 سال پیش نسبت میدهند که گویا چهار قلعه در اطراف آن وجود داشت. همچنین از این محل به نام پیر دامنه با 800 نفر جمعیت در سفر نامهای مربوط به سال 1323 هجری قمری یاد شده است. در دوران اخیر که از تاخت و تاز عشایر بختیاری بر روستاهای چهارمحال کاسته شد، فرادنبه رشد و توسعه یافت.
شهرستان فرخشهر
سابقاً اسکان جمعیت در مکان امروزی فرخشهر به استناد متون و ابنیه تاریخی موجود به حدود 5 قرن قبل نسبت داده میشود و از جمله بنای مسجد جامع تخریب شده شهر، شاهدی بر این مدعا است. از تحولات این شهر در فاصله چند قرن گذشته اطلاع چندانی در دست نیست.
این شهر به علت موقعیت جغرافیایی، یعنی قرار گرفتن بر سر راه اصفهان- شهرکرد، همراه با تغییر موقعیت سیاسی منطقه به فرمانداری کل وسپس به استان، رشد و گسترش یافته و از سوی دیگر به عنوان نزدیکترین مرکز جمعیتی منطقه به استان اصفهان تحت تاثیر تحولات قطب جمعیتی- صنعتی اصفهان، رشد کرده است.
شهرستان لردگان
شهر لردگان از دیر باز مرکزی برای مبادلات عشایری بوده است. در متون تاریخی از لردگان به نام لردجان نام برده شده است. قلعه لردگان در نزدیکی چشمه برم لردگان در دوران لر بزرگ ساخته شده بود که خرابههای آن اکنون نیز باقی مانده است.
مراکز دیدنی:
آبشار آتشگاه، چشمه برم، منطقه جنگلی بازفت، منطقه حفاظت شده سبز کوه
شهرستان هفشجان
قدمت تاریخی اسکان جمعیت در محل فعلی هفشجان و دیگر مراکز جمعیتی چهارمحال (لار، کیار، گندمان، میزدج) بنا بر متون تاریخی و شواهد موجود به سلسلههای ساسانی و اشکانی میرسد. در ادوار بعدی چهارمحال به علل گوناگون مورد توجه ملوک، سلاطین و حکومتهای مرکزی قرار گرفت.
در دورههایی به علت واسطه قرار گرفتن میان مناطق مرکزی ایران و دشتهای حاصلخیز خوزستان و راههای آبی آن سرزمین، و در دیگر ادوار به عنوان تیول یا شکارگاه و یا به علل مهار عشایر ایلات بختیاری و غیره مورد توجه بوده است. سنگ نبشتههای قبور موجود در هفشجان حدود 300 سال سابقه استقرار جمعیت در این ناحیه را نشان میدهد.
این آبادی در دوره قاجار تحت سلطه خوانین بختیاری بوده، لیکن با تثبیت قدرت مرکزی از اقتدار این ایل کاسته شد. در دوران معاصر، هفشجان به صورت یکی از چند مرکز جمعیتی میباشد که در حوزه نفوذ مستقیم شهر کرد قرار دارد و نقش شهری کوچک همراه با ارایه خدمات ناحیهای به روستاهای اطراف را ایفا میکند.
اقوام
در پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و برپایه یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونهگیری شد در استان چهارمحال و بختیاری به قرار زیر بود:
جدول اقوام مناطق شهری و روستایی استان چهار محال و بختیاری
ردیف |
اقوام (به ترتیب الفبایی) |
شهر(%) |
روستا(%) |
مرد(%) |
زن(%) |
کل استان(%) |
۱ |
بلوچ |
- |
- |
- |
- |
- |
۲ |
ترک قشقایی |
۱۵٫۳ |
۸٫۷ |
۱۴٫۶ |
۹٫۶ |
۱۲٫۱ |
۳ |
شمالی |
- |
- |
- |
- |
- |
۴ |
عرب |
- |
- |
- |
- |
- |
۵ |
فارس |
۴۴٫۹ |
۱۵٫۲ |
۲۹٫۲ |
۳۰٫۹ |
۳۰٫۵ |
۶ |
کرد |
- |
- |
- |
- |
- |
۷ |
بختیاری |
۳۸٫۸ |
۷۵ |
۵۵٫۲ |
۵۸٫۵ |
۵۶٫۳ |
۸ |
سایر |
- |
۱٫۱ |
- |
۱٫۱ |
۰٫۵ |
۹ |
بدون جواب یا نمیدانم |
۱ |
- |
۱ |
- |
۰٫۵ |
زبان
مردم استان چهار محال و بختیاری به دو قسمت چهارمحالیها و بختیاریها تقسیم میشوند. چهار محالیها عموماً به زبان فارسی و ترکی و با لهجه خاص خودشان صحبت میکنند و بختیاریها هم به گویش بختیاری که شاخهای از زبان لری است صحبت میکنند. در ۵ شهرستان از ۹ شهرستان این استان زبان گویش بختیاری رایج است که این شهرستانها عبارتند از: اردل، کوهرنگ، فارسان، لردگان و کیار. در شهرستانهای شهرکرد، بروجن، سامان وبن لهجههای محلی فارسی و ترکی رایج است.
بهطور خاص مردم شهرهای شهرکرد، هفشجان، بروجن و فرخشهر و برخی دیگر مناطق به زبان فارسی صحبت میکنند، لهجههای دهکردی، هوشگانی، اورجنی و قهفرخی مخصوص شهروندان این استان میباشد که از ریشه فارسی پهلوی است و در آن لغات ترکی و عربی زیادی وجود ندارد. زبان ترکی قشقایی نیز بیش از ۱۲ درصد جمعیت ساکنین استان را شامل میشود. بهطور خاص مردم شهرهای کیان، بلداجی، سامان، بن، فرادنبه و جونقان به زبان ترکی صحبت میکنند.
بر پایه تحقیقات پروفسور گرهارد دوئرفر گویشهای ترکی رایج در چهارمحال در گروه زبانی اوغوزی میانه و جنوبی قراردارد، همچنین زبان ترکی رایج در فرادنبه و شهرکیان، از بکرترین لهجههای زبان ترکی در ایران میباشد.
دانشنامه ایرانیکا در مقاله زبان لری زبان مردم این استان را از نظر جغرافیایی نیمی فارسی و نیمی لری معرفی میکند. وبگاه میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری زبان لری بختیاری را به عنوان زبان عمومی در این استان معرفی میکند. دانشنامه جهان اسلام گویش مردم این استان را فارسی با گویش بختیاری معرفی میکند. در برخی شهرستانهای این استان مانند شهرکرد و بروجن لری جای خود را به فارسی دادهاست. برخی منابع نیز گویش ساکنان این استان را فارسی، ترکی قشقائی و گویش بختیاری معرفی میکنند.
ارامنه: نواحی شرقی استان چهار محال و بختیاری شامل شهرستانهای شهرکرد و بروجن از دیرباز سکونت گاه گروههایی از ارامنه بودهاست. هر چند در دهههای اخیر تعداد بسیاری از ارامنه چهار محال و بختیاری به اصفهان مهاجرت کردند. روستاها ارامنه نشین چهار محال عبارت بودند از تشنیز، واستیگان، گیشنیگان، احمدآباد، شلمزار، قلعه کشیش، لیواسیان، ده ارمنی و غیره.
در جدول زیر نام شهر و روستایهای مختلف استان و زبان گفتاری مردم آن مشخص شدهاست.
زبان مردم بومی شهرهای استان چهار محال و بختیاری
نام شهرستان | شهر/روستا | زبان |
شهرستان شهرکرد |
شهرکرد |
فارسی لهجه دهکردی |
هفشجان |
فارسی لهجه هوشگانی |
فرخ شهر |
فارسی لهجه قهفرخی |
چالشتر |
فارسی |
نافچ |
فارسی |
سورشجان |
لری بختیاری |
کیان |
ترکی قشقایی |
شهرستان بن |
بن |
ترکی قشقایی |
شهرستان سامان |
سامان |
ترکی قشقایی |
شهرستان بروجن |
بروجن |
فارسی لهجه اورجنی |
فرادنبه |
ترکی سلجوقی و قشقایی |
سفیددشت |
ترکی قشقایی |
نقنه |
فارسی |
گندمان |
فارسی |
شهرستان اردل |
اردل |
لری بختیاری |
ناغان |
لری بختیاری |
دوپلان |
لری بختیاری |
کاج |
لری بختیاری |
دشتک |
لری بختیاری |
سرپیر |
لری بختیاری |
شهرستان فارسان |
فارسان |
لری بختیاری |
جونقان |
لری بختیاری و ترکی قشقایی |
باباحیدر |
لری بختیاری |
شهرستان کوهرنگ |
کوهرنگ |
لری بختیاری |
شهرستان کیار |
شلمزار |
لری بختیاری |
شهرستان لردگان |
لردگان |
لری بختیاری |
خانمیرزا |
لری بختیاری |
فلارد |
لری بختیاری |
منج |
لری بختیاری |
تاریخ چهارمحال
منطقه چهارمحال دارای پیشنهای کهن است. براساس سفالینهها و ابزارهای سنگی ابتدایی کشف شده بروی تپههای باستانی و آثار کهن تاریخی شهر هفشجان، قدمت این استان به هزاره هفتم قبل از میلاد بر میگردد و بیانگر پیشینه ۹۰۰۰ ساله چهارمحال و بختیاری است. دیگر تپههای باستانی حوزه چهارمحال همچون در شهر کیان نیز به صورت دهکدههایی کوچک در پیش از تاریخ در دامنه دشتهای استان قرار داشتهاند.
با شروع دوره مس و سنگ یعنی ۵ تا ۷ هزار سال پیش عملاً انسانهای ساکن در منطقه چهارمحال مشغول به کار کشاورزی گردیده و به تولید مواد غذایی پرداختند. از ۵۰۰۰ سال قبل چون دیگر مناطق، دوران نگارش یا دوران تاریخی آغاز میشود. در این رابطه کشف نمونههای سفال لب واریخته ارتباط این منطقه را با مناطق خوزستان و بینالنهرین و آغاز نگارش در استان را مورد تأیید قرار میدهد
بختیاری
سرزمین کنونی بختیاری هزاران سال است که سکونتگاه گروههای مختلف انسانی میباشد. منابع و امکانات طبیعی از قبیلِ آب، جنگل، مراتع، بارندگی مناسب، آبگیرهای فراوان و درّههای مستعد برای کشاورزی، این سرزمین را به یکی از بهترین زیستگاهها و محل تجمع و سکونت گروههای انسانی در گذشته تبدیل نموده بود. افزون بر این امکانات، در بلندیهای زاگرس و دامنههای آن، محیط مناسبی برای رویش نباتات علوفهای و گونههای مختلف حیوانات فراهم کرده بود. سرزمین بختیاری در غرب منطقه فارس و ترک نشین چهارمحال قرار دارد. بختیاری جزء ای از لرستان محسوب میشود و آن را لر بزرگ مینامیدند.
نوشتار اصلی: تاریخ لرستان
لُرستان به معنی سکونتگاه مردم لر واژهای است که به سرزمینهای لرنشین اطلاق میگردد و به معنای گستره جغرافیایی است که مردم لر در آن سکونت دارند. حدود لرستان از برخی مناطق دشتهای شرقی عراق آغاز و تا غرب و جنوب غرب ایران گستردهاست.
حدود سرزمین لرستان در طول دوران دچار دگرگونی شدهاست. گستره نام لرستان پیش از حکومت صفویان، سکونتگاه لرهای بختیاری، لرهای کهگیلویه و لرهای بویراحمدی را هم شامل میشد. اما پس از حکومت صفویان سکونتگاه لرهای بختیاری را منطقه بختیاری نامگذاری کردند و جغرافیای نام لرستان به حدود استان لرستان و ایلام کنونی محدود شد.
در نمودار زیر تقسیمات لرستان از ۳۰۰ هجری قمری تاکنون آورده شدهاست.
ارتفاعات
استان چهارمحال و بختیاری دارای ۱۶ قلهٔ مرتفع با ارتفاع بیش از سه هزار و ۵۰۰ متر مربع است. این کوهها از شمال غرب استان به جنوب شرق آن کشیده شدهاند و هر چه از غرب استان به طرف شرق آن و استان اصفهان پیش رویم از میزان ارتفاعات کاسته میشود و در نهایت به دشتهای نسبتاً وسیع همچون دشت لار، فرادنبه، کیار و گندمان میرسیم.
این دشتها در مجموع نزدیک به ۲۴ درصد وسعت استان را شامل میشوند و انباشتهٔ رسوبات در آنها زمینه مساعدی برای کشاورزی به وجود آوردهاست. «زردکوه» دومین کوه بلند رشته کوه زاگرس (پس از کوه دنا) در این استان قرار گرفتهاست. مرتفعترین کوههای این استان عبارتاند از:
ردیف | نام کوه | ارتفاع |
۱ |
زردکوه |
۴۲۲۲ |
۲ |
شاه شهیدان |
۴۱۰۰ |
۳ |
کوه سوخته |
۴۰۰۰ |
۴ |
گره |
۳۹۷۵ |
۵ |
فردان |
۳۹۳۷ |
۶ |
میلی |
۳۹۰۳ |
۷ |
کلار |
۳۸۲۰ |
۸ |
ونک |
۳۸۰۳ |
۹ |
کاکلک |
۳۵۸۹ |
۱۰ |
جهان بین |
۳۳۴۲ |
آبها
به علت ماهیت کوهستانی مرتفع، که در مسیر بادهای مرطوب سیستمهای مدیترانهای قرار داشته و موجب صعود و تخلیه بار این سامانهها میگردد، این استان دارای بارش نسبتاً مناسب است به حدی که این منطقه با وجود داشتن تنها یک در صد از مساخت ایران، ده درصد از منابع آب کشور را در اختیار دارد.
ریزشهای جوی و برف و باران درکوههای این استان منشأ معروفترین رودخانههای دائمی جنوب غربی و مرکزی ایران یعنی کارون و زاینده رود هستند و آبخیزهای این دو رودخانه را به ترتیب ۱۳۸۰۰ و ۲۷۲۰ کیلومتر مربع شامل میشود. زاینده رود تنها رودخانه دائمی فلات مرکزی ایران بوده و کارون نیز بزرگترین رودخانه ایران که به سبب سد سازیهای فراوان و انتقال نادرست اب به استانهای یزد واصفهان و کرمان این دو رودخانه دائمی در معرض تهدید قرار گرفتهاند.
در این استان چشمههای مختلفی نیز وجود دارد که علاوه بر ایجاد جاذبههای گردشگری و زیباییهای طبیعی زمینه مناسبی را برای ایجاد کارخانههای آب معدنی فراهم کردهاست. برخی چشمههای بزرگ و معروف این استان عبارتاند از:
چشمه دیمه
چشمه زنه هفشجان
چشمه شلمزار معروف به دریاچه
چشمه کوهرنگ
چشمه مایک
چشمه برم
چشمههای مولا و سرداب
چشمه سیاسرد
چشمه آبسرده (در بازُفت)
جنگلها
جنگلهای استان چهار محال و بختیاری در گروه جنگلهای غرب و جنوب غرب کشور قرار میگیرند. بخش زیادی از این جنگلها در پنج منطقه بازفت، اردل، ناغان، لردگان، دوراهان و فلارد قرار گرفتهاند. این جنگلها با مساحتی در حدود ۳۰۷ هزار هکتار به صورت نواری از کوههای بازفت در شهرستان کوهرنگ به سمت کوههای فلارد در شهرستان لردگان کشیده شدهاند.
پوشش عمدهٔ جنگلی این مناطق، تقریباً ۹۸ درصد، بلوط غرب است. حاشیه سبز رودخانه زاینده رود که میتوان گفت جزی جنگلهای مصنوعی و توریست پذیر استان میباشد.
استان چهارمحال و بختیاری دارای ۹ شهرستان میباشد. شهرستان شهرکرد پرجمعیتترین و شهرستان لردگان وسیعترین شهرستان استان چهارمحال و بختیاری است. این استان در سال ۱۳۹۵ دارای ۹۴۷٬۷۶۳ نفر جمعیت بوده است. شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری بر پایه سرشماری سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵خورشیدی بدین شرح است:
معرفی استان چهارمحال و بختیاری
معرفی استان چهارمحال و بختیاری