چگونه کارمندانی با وجدان کاری بیدار داشته باشیم؟
اگر شما هم میخواهید یک کارمند نمونه باشید و در محیط کارتان بدرخشید، باید بدانید مواردی همچون رعایت آداب معاشرت در محیط کار، داشتن انضباط کاری، مسئولیتپذیری و خصوصا داشتنِ وجدان کاری، در کسب موفقیت شغلی تأثیر زیادی دارند. متأسفانه وجدان کاری و محیط کار سالم و قابل اعتماد، چیزهایی هستند که این روزها کمتر دیده میشوند. کارفرمایان از عدم وجود وجدان کاری، بهویژه در نسل جوان (همان دههشصتیهای خودمان و البته کمی بعد از آن) شکایت دارند. اجازه بدهید در ادامه کمی بیشتر دربارهی وجدان کاری توصیح بدهیم و این موضوع را دقیقتر بررسی کنیم.
وجدان کاری از دید افراد مختلف، تعاریف متفاوتی دارد. شما وجدان کاری را چگونه برای تیم کاری خود تفسیر میکنید؟ از کجا متوجه میشوید که وجدان کاری در گروه و تیم شما جریان دارد؟ شاید تعبیر شما از وجدان کاری، شیوهی استفادهی اعضای تیم و همکارانتان از زمان باشد.
مثلا در ایالت متحدهی آمریکا، تعداد ساعات کاری رو به افزایش است. برخی با جدیت در منزل کار میکنند و برخی دیگر پس از کار در اداره، باقی کارهای خود را در منزل پیگیری میکنند. به مددِ فناوری میتوانیم هر جایی که هستیم، کارها و مسئولیتهای خود را انجام بدهیم.
آیا افزایش تعداد ساعات کاری، موجب افزایش وجدان کاری میشود؟
واقعیت این است که نمیتوان جواب مشخصی به این پرسش داد. برای نمونه در آلمان تعداد ساعات کاری کارگران زیاد نیست، اما تولید زیاد و نتایج مطلوبی دارند. پس کارِ زیاد لزوما به معنای وجدان کاری بیشتر نیست. حتی شاید ساعات طولانی کار به معنای این باشد که شما برای انجام یک کار مشخص، به مدتزمان طولانیتری نیاز دارید!
در آلمان فرهنگی وجود دارد که بهموجب آن اختصاص دادن زمان به هر کاری غیر از کار اصلی، مذمت میشود. نکتهی جالب این است که وقتکُشی و … نهتنها از جانب مدیران بلکه از سوی همکاران و کارکنان نیز مذموم است.
هدف از بیان این مثالها، این است که بگوییم برای تعیین میزان وجدان کاری، نمیتوان تنها به چند عامل مانند تعداد ساعات کاری بسنده کرد. در حقیقت، وجدان کاری در قابلیت اعتماد، مسئولیت پذیری کارمندان، میزان توانایی هرکس در برقراری ارتباط با دیگران و همکاری با سایرین معنا پیدا میکند.
چگونه وجدان کاری اعضای تیممان را افزایش بدهیم؟
اگرچه زمانی که تمام افراد حاضر در تیم وجدان کاری زیادی داشته باشند، شرایط بسیار خوبی در تیمتان وجود خواهد داشت، اما واقعیت این است که علیرغم وجود وجدان کاری و رعایت اخلاق حرفهای در محل کار، باز هم به دلیل وجود تفاوتهایی در درک و فرهنگ افراد، همچنان سرعت و مسیر افراد با هم فرق میکند و همین باعث میشود که هر عضو از تیم فکر کند آنچه انجام میدهد و میاندیشد، درست است. اما شما باید بتوانید وجدان کاری را طوری برای تیمتان تعریف کنید که همهی افراد با سرعتی مشابه در مسیر یکسانی قدم بردارند. برای دستیابی به این منظور، گامهای زیر را دنبال کنید.
گام اول: با واژهی وجدان شروع کنید
افرادِ باوجدان، شخصیت دلپذیری دارند، وجدان در تمام ابعاد رفتاری و زندگی آنها در جریان است و تنها در انجام کار و وظایفشان نمود نمییابد. نمیتوان در زندگی شخصی اخلاق و وجدان را رعایت نکرد اما در محیط کار به آن پایبند ماند.
۱. ابتدا وجدان کاری را برای اعضای تیمتان تعریف کنید
برای اینکه وجدان کاری در تیم شما افزایش یابد، قبل از هر چیز باید بهطور دقیق این واژه را برای اعضای سازمانتان تعریف کنید. همواره به خاطر داشته باشید که در فرهنگهای مختلف، در بیان وجدان کاری تفاوتهایی وجود دارد.
۲. سناریوهایی برای مواجهه با دوراهیها تعریف کنید
روانشناسان، معمولا برای تشخیص رفتار افراد و بررسی وجدان کاریشان، آنها را در موقعیتهای سخت و توأم با شک قرار میدهند. شما نیز برای تعیین و بررسی میزان وجدان کاری افراد تیم خود میتوانید از سناریوهایی واقعی در محیط کار یا موقعیتهای کلی و طراحیشده استفاده کنید، کارکنان خود را بسنجید و آنها را به تفکر عمیق وادار کنید.
۳. در کنارِ وجدان کاری، اخلاق را هم در نظر بگیرید
وجدان معمولا به کمک اخلاق توضیح و شرح داده میشود، اخلاق نیز به معنای رفتار درست و مورد انتظار است. نکتهی مهم دیگر، توجه به وجدان و خوش اخلاقی با دیگران است. کارکنان و اعضای تیم شما باید بدانند که هم خودشان و هم اربابرجوعان بخشی از موقعیتی اخلاقی هستند و رعایت همدلی و همراهی در ارتباطات انسانی مهم است. رفتار خوب، تنها به معنای رعایت فهرستی از بایدها و نبایدها نیست، بلکه به معنای درک دیگران به گونهای است که موجب تأثیرگذاری و ایجاد نتایج مطلوب میشود.
گام دوم: مزایای سخت کار کردن را افزایش بدهید
لازم نیست نظامی طراحی کنید و با فشار تنبیه و تشویقهای رشوهگونه، افراد را به سخت کار کردن وادار کنید، بلکه باید فضایی ایجاد کنید که در آن سخت کار کردن بهگونهای ارزشمند برای همهی کارکنان موردقبول واقع شود و پاداشهایی نیز در پی داشته باشد.
مثلا، میتوانید در ازای افزایش بهرهوری کارکنان، افزایش فروش محصولات و تکمیل پروژهها، نتایج مثبتی نظیر ارتقای شغلی و افزایش حقوق را تعیین کنید. باید دقت کنید که این معیارها نباید منجر به ایجاد رقابت ناسالم، تقلب برای دستیابی به پاداشها و … شوند.
اگر افراد احساس کنند شغل و کاری که انجام میدهند مانند بُنبستی است که در آن اسیر شدهاند و امکان پیشرفت ندارند، بهسختی میتوانند وجدان کاری را رعایت و آن را در خود افزایش بدهند. در خوشبینانهترین حالت، برخی از افراد وجدان کاری را صرفا بهخاطر غرور و اعتقادات شخصی خود رعایت میکنند.
گام سوم: مقایسه نکنید
همیشه فرضیات بیاساسی وجود دارد که مثلا این نسل از نسل دیگر بهتر است، نسل قبلی از زیر کار در میرود، نسل جدید اصلا از کار کردن سر در نمیآورد و … اما واقعیت این است که رفتارها و اعمال هر فرد فارغ از نسلی که به آن تعلق دارد، حاصل تجربیات زندگانی خودش است. جغرافیا، فرهنگ و محیطی که افراد در آن رشد میکنند، بسیار مهمتر از دستهبندیهای نسلی است.
نکتهی دیگر این است که تعریف خوب کار کردن و وجدان کاری در نسلهای مختلف با هم متفاوت است و این بههیچوجه به معنای برتری نسلی بر نسل دیگر نیست. در نسل جدید معمولا کار نیمهوقت بیشتر از نسلهای قبلی دیده میشود و جوانان امروزی اکثرا کار کردن در ساعات طولانی را پذیرفتهاند.
پس فقط به دلیل انتظارات و تعاریف مختلف نمیتوان نسلی را برتر از نسل دیگری دانست. بنابراین صرفا بهخاطر سن و مسائل نسلهای مختلف، به تعمیم یک موضوع نپردازید و دیدگاه خود را نسبت به کارکنانتان تحت تأثیر این مسائل قرار ندهید.
گام چهارم: بر حرفهای بودن تأکید کنید
بنا به نوع کسبوکاری که دارید، حرفهای بودن تعاریف متفاوتی برایتان خواهد داشت. درهرحال چه حیطهی فعالیت شما امور اداری باشد و چه امور خدماتی، باید به حرفهای بودن توجه کنید. حتما باید ویژگیهایی در باب حرفهای بودن مورد نظرتان باشد و آموزشهایی نیز در اختیار کارکنانتان قرار بدهید.
۱. وقتشناسی
درمورد وقتشناس بودن نیروهای خود، جدیت به خرج بدهید. البته انعطاف داشتن در مواردی که کارکنان بهناچار مجبور به زیر پا گذاشتن وقتشناسی میشوند، قابل قبول است اما اگر این وقتنشناسی به عادتی نهادینه در نیروها بدل شود، باید سریعا با آنها خداحافظی کنید. همه باید بهموقع سر کار بیایند، بهموقع محل کار را ترک کنند و بهموقع در شیفت و نوبت کاری خود حاضر باشند.
۲. احترام
همهی افراد در محیط کار باید احترام به خود، دیگر همکاران و اربابرجوعان را رعایت کنند. احترام معمولا از آن دسته واژههایی است که زیاد بهکار برده میشود اما در واقعیت بهدرستی اجرا نمیشود.
۳. قابل اعتماد بودن
باید بتوانید اعتماد دیگران را جلب کنید و دیگران مطمئن باشند که میتوانند روی شما حساب کنند. هر عضو از تیم کاری شما وظیفه و شغلی را برعهده دارد و باید به انجام آن وفادار باشد و بتوان به او اعتماد کرد. این موضوع کاملا طبیعی است و همه باید به وظایف خود عمل کنند، اما همواره باید حواستان به قولها و تعهدات انجامنشدنی باشد.
۴. پرهیز از خودمحوری
برخی از افراد که البته بیشترشان هم قشر جوان هستند، کار خود را بهخوبی انجام میدهند و آنچه را که به آنها محول شده است، به پایان میرسانند اما همهی این وظایف را در دایرهای از خودمحوری انجام میدهند. آنها علیرغم اینکه وظیفهی خود را تمام و کمال اجرا میکنند، نگاهشان به کار، خودمحور و بدون در نظر گرفتن دیگران است؛ انتظارات دیگران، ضربالاجلهای کاری و … در روند کاری آنها تأثیری ندارد و به این مسائل بیتوجه هستند.
چنین رفتاری به معنای ضعف در عملکرد نیست اما در چنین شرایطی شخص فقط به خود توجه میکند و دیگران را نادیده میگیرد. چنین رفتار و عملکردی بههیچعنوان حرفهای نیست و در کار تیمی جایی ندارد.
گام پنجم: وجدان کاری را به مقولهای دلپذیر تبدیل کنید
عوامل متعددی بر وجدان کاری تأثیر میگذارند که ما حتی از وجودشان هم خبر نداریم. پس باید این عوامل را قبل از اینکه از کنترل خارج بشوند، شناسایی کنیم.
در بعضی تیمهای ورزشی حرفهای بعد از تمرینات سخت، به بازیکنان استراحت داده میشود. هدف از این استراحت، رسیدن به درک درستی از تلاش کردن است. در واقع بعد از اینکه فردی بهشدت در گیرودار تلاش و کوشش تیمی است، او را متوقف میکنند و به فکر کردن دربارهی مسیر طیشده و تلاش صورتگرفته وادار میکنند.
همهی ما وقتی بهسختی کار میکنیم، خسته میشویم و این خستگی ما را در تلهی این فکر اشتباه اسیر میکند که به دستاوردهای زیادی رسیدهایم، اما کمکم بی خوابی و خستگیِ کار زیاد باعث میشود تا فارغ از میزان کاری که انجام دادهایم، به نتایج چندان خوبی نرسیم.
خستگی و فشار کاری به اشتباه باعث میشوند احساس کنیم وجدان کاری بالایی داریم. این روند در ذهن و برنامهی ما ادامه مییابد و درنتیجه تمام کارهایمان را تا رسیدن به این نقطه از خستگی ادامه میدهیم، زیرا فکر میکنیم که خستگی و فشار یعنی داشتن وجدان کاری!
وقتی خسته هستیم، کارها و وظایفی را برمیگزینیم که سادهتر هستند. احساس میکنیم که دستاوردهای زیادی داشتهایم، اما کارهای مهم را کنار گذاشتهایم چون خسته بودهایم و حسوحال کافی نداشتهایم. بسیار مهم است که بدانید آیا تیم شما مجموعهای از کارهای ریز و بیاهمیت را پیش میبرد یا به امور اساسی و مهم میپردازد؟ ظرفیتها و نگاه افراد نیز به میزان تلاش متفاوت است، پس به این موضوع نیز توجه داشته باشید.
گام ششم: ایجاد عادتهای صحیح را به تیمتان یاد بدهید
چارلز دوهینگ (Charles Duhigg) نویسندهی کتاب پرفروش «قدرت عادت» است. او در این کتاب به چرایی و چگونگی ساختن عادتها میپردازد و روشهایی را برای ترک عادات بد و ایجاد عادت های خوب در اختیار مخاطبان میگذارد.
پایه و اساس شکلگیری وجدان کاری در افراد، عادتهای خوب است. برای ایجاد هر عادتی لازم است حداقل ۳۰ روز مستمر به انجام آن بپردازیم. برخی عادتها موجب تقویت وجدان کاری کارمندان میشوند، مانند:
۱. عادت پشتکار
وجدان کاری با رعایت پشتکار در امور شکل میگیرد. پشتکار، توانایی انجام کار بدون توقف است. پشتکار داشتن به معنای فرسودگی نیست. نشانه های فرسودگی شغلی در افرادی که پشتکار خوبی دارند دیده نمیشوند، زیرا پشتکار نتیجهی تلاش زیاد، استراحت و تکرار است.
افرادی که پشتکار ندارند، بهسادگی دچار حواس پرتی میشوند، تمرکز خود را از دست میدهند و مدام به دنبال وقفه و استراحت در حین کار هستند. برای زیاد کردن پشتکار باید به دنبال از میان برداشتن چیزهایی باشیم که ما را دچار حواسپرتی میکنند. مثلا کار کردن در محیطی پُرسروصدا، یکی از علتهای عدم تمرکز در بسیاری از کارکنان است.
اخیرا توجه به ایجاد محیط کار ایده آل، شاداب و خوشحالکننده بسیار مطرح میشود. باید به این نکته توجه بشود که ایجاد فرهنگ مثبت، نباید مانع از توجه افراد به کار و ترویج پشتکار بشود. پشتکار داشتن مانند وزنهبرداری است. باید حجم کارهای خود را به شکل مستمر افزایش بدهید و استراحت و وقفه را کنار بگذارید. مثلا در کار تیمی وقتی یکی از اعضا درخواست استراحت و توقف دارد، حداقل ۵ دقیقه توقف کار را عقب بیندازید.
۲. عادت انجام فوری کارها
برای اینکه بتوانید وجدان کاری را بهخوبی مدیریت کنید، باید با سه نوع کار آشنا باشید:
کارهایی که حتما باید انجام بدهید؛
کارهایی که باید انجام بدهید اما نسبت به گرول اول، اولویت کمتری دارند؛
کارهایی که میتوانید انجام بدهید.
اگر وجدان کاری داشته باشید، بهراحتی میتوانید این سه دسته را از هم تفکیک کنید، کارها را اولویت بندی کنید و امور ناخوشایندی را که در فهرست کارهای حتمی و ضروری هستند، پشت گوش نیندازید. اولویت را به دستهی اول و دوم بدهید. کسانی که کارها را به تعویق میاندازند، تمایل دارند این فهرست را نادیده بگیرند و کارهای سادهتر و جزئیتر را قبل از بقیهی کارها انجام بدهند.
به اعضای تیم خود یاد بدهید که به این فهرست توجه کنند. در ابتدا شاید همه به این روش اعتراض کنند و غُر بزنند اما کوتاه نیایید و بگذارید که عادت کنند.
۳. عادت بیکار نبودن
نباید بیکار ماند. مثلا وقتی در فروشگاه شما کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد، اصلا بیکار بودن فروشندهها قابلقبول نخواهد بود. اموری که در دستهی سوم قرار گرفتند (همان کارهایی که میتوانید انجام بدهید)، به ما نشان میدهند که همیشه میتوان کاری انجام داد و به همین خاطر بیکاری عملا بیمعناست. اعضای تیمتان باید بدانند که حتی پس از به پایان رساندن وظایف اصلی و امور ضروری، کماکان فهرستی از کارهایی که میتوانند انجام بدهند، وجود دارد.
۴. عادت صحیح کار کردن
هیچچیز بدتر از این نیست که مجبور بشوید کارکنان را بهخاطر تنبلی یا نقص در انجام کارشان توبیخ و تنبیه کنید. با کمی دقت، هیچ نیازی به تنبیه و توبیخ نخواهد بود. صحیح کار کردن یعنی کار بیشتر و اتلاف وقت کمتر. چنانچه اعضای تیم شما صحیح کار نمیکنند، باید تحت آموزش قرار بگیرند تا به سطح قابلقبولی از کیفیت و شایستگی دست یابند.
وقتی کارکنان بهخوبی آموزش ببینند و به توانایی لازم برسند، وجدان کاری نیز توسعه مییابد. حواستان باشد که گاهیاوقات بهطور موقتی، زندگی شخصی و مسائل خانوادگی باعث کمکاری افراد میشود. باید این مسائل را درک کنید. یادتان باشد از فرد تازهکار انتظار نداشته باشید که وظایفش را به بهترین نحو ممکن انجام بدهد.
گام هفتم: عقاید و افکار منفعلانه را کنار بگذارید
بعضی از افراد خود را در سیطرهی لغاتی چون شانس، سرنوشت، کارما و … اسیر میکنند. این افراد فکر میکنند که تأثیر و کنترلی بر روند زندگی ندارند و درنتیجه مسئولیتی در قبال رخدادها از خود نشان نمیدهند. این افراد معمولا از عبارات و جملات اینچنینی استفاده میکنند:
باورت نمیشه چه اتفاقی برام افتاد.
کاری از دستم برنمیاومد.
خیلی ناعادلانهست.
تقصیر من نبود.
البته همهی ما تا حدودی از این عبارات استفاده میکنیم، اما بعضی از افراد خود را کاملا در کنترل و تحت تأثیر عوامل خارجی میبینند. چنین تفکراتی در تیم کاری شما باعث میشود با مشکلات زیادی روبهرو بشوید و جایی برای تلاش باقی نگذارید.
افرادی که چنین تصوراتی دارند، خود را در تصمیم گیری و اقدام کردن ناتوان میبینند پس کاری انجام نمیدهند. در مقابل افرادی که وجدان کاری دارند، به امید کسب نتایج مثبت و پاداشها، انگیزه زیادی دارند و تلاش میکنند. اما گروه مقابل معتقدند که قربانی شرایط هستند و درنتیجه هیچ اقدامی نمیتواند برای آنها رهاورد مثبتی داشته باشد. افراد فعال و سالم سعی میکنند شرایط را تغییر بدهند و کنترل امور را در دستان خود بگیرند. در چنین مواقعی رفتار شما در مقابل اعضای تیمتان باید اینطور باشد:
به آنها یاد بدهید که با تحلیل مسئله، نقاط ضعف و منفی را پیدا کنند و از آنها درس بگیرند. نباید بر ناکامیها بهعنوان شکستی غیرقابل مهار تأکید کرد.
به آنها یاد بدهید که نتایج حاصل از تصمیمگیریها را پیشبینی کنند. در این صورت بهجای اینکه نتایج حاصل از هر کاری بهعنوان «اتفاق» قلمداد بشود، بهعنوان «نتیجه»ای شناخته خواهد شد که حاصل تصمیمگیری افراد است.
برای اینکه وجدان کاری را در خود تقویت کنیم، باید مسئولیتپذیری پیشه کنیم، نه اینکه خود را به گرداب رویدادها و باد بیسامانیها بسپاریم تا ما را به هر سو که میخواهند، ببرند.
در برابر فقدان و ضعف وجدان کاری چه باید کرد؟
گاهیاوقات ضعف در وجدان کاری با رعایت نکاتی برطرف میشود، اما در برخی موارد این مسئله باعث میشود که اعضای تیمتان بهشدت تحت تأثیر رفتار منفی برخی از افراد قرار بگیرند. در این مواقع باید اقداماتی جدی صورت بدهید:
با اعضای تیم خود صحبت کنید و به آنها بگویید که عدم رعایت وجدان کاری از سوی آنها، سایر اعضا را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. وجدان کاری را برای آنها تعریف کنید و انتظارات خود را بیان کنید.
برای اعضای تیم خود اهداف قابلدسترس تعیین کنید. با این کار آنها را برای رسیدن به این اهداف تشویق میکنید. با افراد جلساتی ترتیب بدهید، آنها را در جریان روند کارها قرار بدهید و ببینید که چگونه برای رسیدن به هدف تلاش میکنند.
بهخاطر حُسن انجام کار، اعضای تیم خود را تشویق کنید. حتی اگر این تشویق در قالبِ تعریف کردن از شخص در میان جمع باشد، باز هم خوب و مثبت است. اجازه بدهید که اعضای تیمتان احساسِ خوبِ تشویق شدن را تجربه کنند.
اگر میبینید که برخی از افراد هیچ تمایلی به ایجاد و توسعهی وجدان کاری ندارند، اخراج و کنار گذاشتن فرد آخرین راهی است که باید امتحان کنید زیرا این افراد میتوانند اثرات منفی خود را به همهی تیم منتقل کنند.
کارکنان و نیروهای مختلف باید بتوانند آزادانه دربارهی عدم وجود وجدان کاری در تیم با شما صحبت کنند و خاطرشان جمع باشد که این گزارش باعث بیعدالتی یا انتقام از فردِ خاطی نخواهد شد.
به مرز میان وجدان کاری و سوءاستفاده توجه کنید
میان سوءاستفادهی کاری و وجدان کاری تفاوت وجود دارد. وقتی اهداف کاری صرفا به خروجی مطلوب و کاهش زمان انجام کارها معطوف میشوند، مرز میان وجدان و سوءاستفاده نیز باریک میشود.
موارد زیر، مصادیق سوءاستفادهی کاری هستند:
کارمندانی که حقوق ماهیانهی ثابتی دارند، احساس کنند باید بیشتر کار کنند، حتی هنگامی که خستهاند؛
با ایجاد احساس گناه در کارمندان، به کار بیشتر یا بهرهوری بیشتر وادار شوند یا به افرادی که بهرهوری بالایی دارند، کارهای بیشتری سپرده شود؛
نیروها از ترسِ دریافتِ برچسب تنبلی از سوی سایرین (و حتی مدیر)، مجبور به انجام وظایف متعدد باشند.
افراد ظرفیتهای متفاوتی دارند اما پایههای وجدان کاری برای همه یکسان است. این پایهها مسئولیتپذیری، قابل اعتماد بودن، کار خوب، وقتشناسی و … هستند. رعایت وجدان کاری، استفادهی بهینه از زمان و بهرهوری بالاتر را به دنبال دارد.
برگرفته از: wheniwork