خداوند زبور را در سه فصل و در قالب یکصد و پنجاه سوره، به زبان عبرانی بر داوود نازل گردانید. قسمت اول به زندگی بخت نصر و آینده او اختصاص دارد و نیمه دوم
[230]
داستان اهالی ثور است و آخرین بخش شامل پندها و حکمت ها می باشد.
خداوند در پندهایش به داوود چنین فرمودند؛
«بدان که فال بد زدن به کسی که به آن بی اعتقاد است، ضرری نمی رساند همان طور که فال زنندگان را از فتنه و گرفتاری نجات نمی بخشد. ایجاد سُرور در قلب بنده ای مؤمن را اگرچه با دانه ای خرما باشد، بهشت را زیر پای تو قرار می دهد.»
سوره دوم زبور؛
«ای داوود من تو را خلیفه خویش روی زمین قرار دادم و به زودی مردم عیسی را به خاطر نیرویی که به او می بخشم خدای خود می خوانند. چه کسی را خواهی یافت که به درگاهم گریه کند و من او را از درب خانه ام برانم. چگونه خداوند را تسبیح و تقدیس نمی گویید در حالی که شما را آفرید. چرا گناهان را از قلب خود دور نمی کنید، آیا فکر می کنید هیچ گاه نخواهید مُرد و دنیا همیشه پابرجاست.»
سوره دهم؛
«ای مردم از آخرت غافل نشوید، اگر لحظه ای در معاد و قیامت و آنچه برای گنهکاران آماده شده، می اندیشید، خنده هایتان کم و گریه هایتان افزون می گشت. اما اینک به نشانه ها و هشدارهای الهی توجهی ندارید. به پرندگانی که در آسمان تسبیح مرا می گویند نمی نگرید، که چگونه خداوند بخشنده و مهربان خالق روشنایی ها، روزی شما را تأمین می کند.»
سوره بیست و سوم؛
«ای کسانی که از آب و گِل آفریده شده اید، ای غفلت پیشگان مغرور و مست به آن چیزی که بر شما حرام شده است، توجهی نمی کنید. آیا فرقی میان آلودگی و ناپاکی نیست؟ و میان حوریان خوش خویی که از دروغ بدورند و بدون ملال و خشم برای انسان ماندگارند و بکارت شان پیوسته ثابت است، آرام تر از کف و شیرین تر از عسل در میان بستری معلق در امواج متلاطم دریای شراب و عسل که پایانی ندارد. این سلطه ای ناتمام و
[231]
نعمتی جاودانگی و دائم است. جهان در اختیار خداوند حکیم و باقی است، پاک است خداوندی که آفریننده روشنایی هاست.»
سوره چهل و هفتم؛
«یا داوود! آیا می دانی به چه جهت بنی اسرائیل را مَسخ و نفرین کرده و آنها را به صورت بوزینه و خوک در آوردم؟ زیرا هرگاه ثروتمندی با شوکت نزدشان آمد با او به گرمی برخورد می کردند اما زمانی که فقیری با آنها مواجه می شد به ناسزا گویی پرداخته و از او انتقامی سخت می گرفتند. لعنت من بر هر حاکمی باد که در روی زمین میان غنی و فقیر به مساوی رفتار نکند. شما پیرو هوی و هوس خود هستید آن زمان که مرگ شما فرا رسد گریزگاهتان کجاست؟ چه بسا شما را بر حذر داشتیم که به ناموس های مردم نظر سوء نیفکنید و زبان از وصف آنها فرو نبرید اما گوش دل نسپارید. منزه است پروردگاری که خالق روشنایی هاست.»