تاریخ انبیاء (از آدم خلیفة اللّه (ع) تا خاتم رسول اللّه (ص))
حکایتی کوتاه درباره قوم عاد
در زمان ابوجعفر دوانیقی، او به وزیرانش دستور داد تا چاهی در قصرش حفر کنند. کار حفاری چاه ادامه داشت تا اینکه آنها در لایه های زیرین زمین حفره ای پیدا کردند که از آن باد سردی بیرون می آمد، آنها سوراخ را بازتر کردند و سپس دو مَرد را توسط دَلْوی به داخل سوراخ فرستادند، بعد از مدتی طناب ها تکان خورد و آن دو را بیرون کشیدند
یکی از دو مرد، گفت؛ ما مردان و زنان و منزلها و لوازم قیمتی بسیاری را آن پائین دیدیم که همگی به سنگواره تبدیل شدند. عده ای نشسته و عده ای خوابیده، وقتی دست بر آنها کشیدیم، مثل گرد و غباری پراکنده شدند.
آنان نامه ای به امام کاظم نوشتند و جریان را توضیح دادند، امام علیه السلام سخت گریست و گفت؛ آنها باقی مانده قوم عاد هستند که خداوند خانه های آنها را زیر ماسه ها فرو بُرد و آنها همان قوم احقاف یا ماسه ها می باشند.(4)
[71]4 - داستان پیامبران، ص 50 و 51