توبه و استغفار
گنه کردی، بیا می بخشمت گفتم که غفارم
تو با خود دشمنی کردی ولی من دوستت دارمتوبه
امام باقر(ع):به محمدبن مسلم فرمودند:ای محمّد گناهان مومن که از آن توبه کرده، آمرزیده شده است و باید برای آینده اش پس از توبه کار نیک کند. من گفتم اگر پس از توبه و استغفار از گناهان باز گناه کرد و باز توبه نمود؟
در پاسخ فرمودند:ای محمدبن مسلم تو پنداری که بنده مومن از گناه خویش پشیمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه کند. سپس خدا توبه اش را نپذیرد گفتم:چند بار این کار را کرده و از خدا آمرزش خواسته. فرمود:هر قدر مومن از آمرزش خواهی به خدا رو کند ، و توبه کند خدا هم همان مقدار به آمرزش او باز می گردد هر چند دفعاتش فراوان باشد به راستی که خداوند زیاد آمرزنده و مهربان است و توبه را می پذیرد و از بد کرداریها می گذرد. مبادا تو مومنین را از رحمت خدا نا امید سازی.
توبه،زیباترین پوزش
حقیقت توبه، بازگشت از گناه و روی آوردن به خداوند است. با توجّه به این که انسان همیشه در معرض لغزش ها و معصیت قرار دارد؛ باید پیوسته از خدا توفیق ترک گناهان و بازگشت به او را طلب کند، و با آب توبه، زنگارهای دل را شستشو دهد. البته توبه واقعی، با پشیمانی حقیقی، عزم بر ترک آن گناه، جبران آنچه را ترک کرده، و ادای حقوق خدا و خلق محقّق می شود؛ ولی به یقین دست عنایت الهی و امدادهای ویژه پروردگار، در این مسیر نقش مؤثری دارد، و البته امداد و عنایتش شامل حال آنها که صداقت در توبه دارند، می شود.
ائمّه اطهار (علیهم السلام) با آن که پیراسته از هر گناهی بوده اند، ولی با توجّه به عظمت پروردگار و نگاه به جلال و جبروت حق تعالی، خود را در پیشگاه ذات ربوبی، مقصّر می دیدند و معتقد بودند، نمی توانند آن گونه که شایسته خداوندی است، اطاعت و بندگی او را بجا آورند، و لذا از درگاه خدای مهربان عذرخواهی می کردند و استغفار و توبه می نمودند.
علاوه بر آن که، این گونه دعاها و طلب توبه و استغفار از سوی آن بزرگواران برای مردم جنبه سرمشق و آموزشی دارد؛ و راه بازگشت به خداوند و توبه و انابه به درگاه او را، به ما می آموزد، و عظمت گناه و سنگینی نافرمانی حق را به درستی برای ما مجسّم می سازد. باشد که ما – انسانهای گناهکار – به خود آییم و هر چه بیشتر در مسیر تهذیب نفس و پاکی روح و جان بکوشیم و اگر به گناهی آلوده شده ایم، هر چه سریع تر توبه نموده و آن را جبران نماییم. در این قسمت، یکی از دعاهای امام سجّاد (علیه السلام) را که درباره توبه و طلب توفیق آن و بازگشت به سوی پروردگار است، ذکر می کنیم:
توبه،زیباترین پوزش
اَللّهُمَّ یا مَنْ لایَصِفُهُ نَعْتُ الْواصِفینَ، وَ یا مَنْ لایُجاوِزُهُ رَجآءُ
خدایا ای که وصفش نکند توصیف وصف کنندگان و ای که از او نگذرد امید
الرّاجینَ، وَ یا مَنْ لایَضیعُ لَدَیْهِ اَجْرُ الْمُحْسِنینَ، وَ یا مَنْ هُوَ مُنْتَهی
امیدواران و ای که تباه نشود در نزدش مزد نیکوکاران و ای که اوست سرحد نهایی
خَوْفِ الْعابِدینَ، وَ یا مَنْ هُوَ غایَهُ خَشْیَهِ الْمُتَّقینَ، هذا مَقامُ مَنْ تَداوَلَتْهُ
ترس عبادت کنندگان و ای که اوست غایت بیم پرهیزکاران این است جایگاه کسی که دست بدستش داده اند
اَیْدِی الذُّنُوبِ، وَ قادَتْهُ اَزِمَّهُ الْخَطایا، وَاسْتَحْوَذَ عَلَیْهِ الشَّیْطانُ، فَقَصَّرَ
دست های گناهان و کشانده اند او را مهارهای خطاها و چیره شده بر او شیطان و بدین سبب کوتاهی کرده
عَمّا اَمَرْتَ بِهِ تَفْریطاً، وَ تَعاطی ما نَهَیْتَ عَنْهُ تَغْریراً، کَالْجاهِلِ بِقُدْرَتِکَ
از دستوراتت از روی کاهلی و دست زده بدانچه نهی کردی از غرور چون کسی که خبر ندارد از قدرتی که تو
عَلَیْهِ، اَوْ کَالْمُنْکِرِ فَضْلَ اِحْسانِکَ اِلَیْهِ، حَتّی اِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدی،
بر او داری یا مانند کسی که منکر فزونی احسان تو بر خود است تا چون چشم بصیرتش گشوده شد
وَتَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحائِبُ الْعَمی،اَحْصی ماظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ،وَفَکَّرَ فیما خالَفَ
و ابرهای گمراهیش برطرف شد ستم های خود را بر خویشتن برشمرد و در آنچه مخالفت پروردگارش را کرده
بِهِ رَبَّهُ، فَرَأی کَبیرَ عِصْیانِهِ کَبیراً، وَ جَلیلَ مُخالَفَتِهِ جَلیلاً، فَاَقْبَلَ نَحْوَکَ
اندیشه کرد و نافرمانی بزرگش را بزرگ دید و مخالفت عظیم خود را عظیم پس رو آورده بسویت
مُؤَمِّلاً لَکَ، مُسْتَحْیِیاً مِنْکَ، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ اِلَیْکَ ثِقَهً بِکَ، فَاَمَّکَ بِطَمَعِهِ
امیدوار به تو و شرمنده و روی اشتیاقش را به تو متوجّه کرد از روی اعتماد به تو و از روی یقین با طمعش
یَقیناً، وَ قَصَدَکَ بَخَوْفِهِ اِخْلاصاً، قَدْ خَلا طَمَعُهُ مِنْ کُلِّ مَطْمُوع فیهِ
آهنگت کرده و از روی اخلاص با ترس قصد تو کرده طمعش از هر مورد طمعی جز تو
غَیْرِکَ، وَاَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کُلِّ مَحْذُور مِنْهُ سِواکَ، فَمَثَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ
بریده و از هر ترسناکی جز تو نمی ترسد پس مجسّم شده در برابرت
مُتَضَرِّعاً، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ اِلیَ الاَْرْضِ مُتَخَشِّعاً، وَ طَاْطَاَ رَأسَهُ لِعِزَّتِکَ
با تضرّع و دوخته است چشم خود را بر زمین با حال خشوع و برای عزّتت با خواری سر بزیر
مُتَذَلِّلاً، وَاَبَثَّکَ مِنْ سِرِّهِ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً، وَ عَدَّدَ مِنْ ذُ نُوبِهِ
ما افکنده و فاش کرده راز خود را برایت آن رازی که تو خود داناتری بدان با حال خضوع و برشمرده از گناهانش آنچه را
اَنْتَ اَحْصی لَها خُشُوعاً، وَاسْتَغاثَ بِکَ مِنْ عَظیمِ ما وَقَعَ بِهِ فی عِلْمِکَ،
تو بهتر شمرده ای با خشوع، و استغاثه کند به تو از گناه بزرگی که در علم تو او را تباه ساخته
وَقَبیحِ ما فَضَحَهُ فی حُکْمِکَ، مِنْ ذُ نُوب اَدْبَرَتْ لَذّاتُها فَذَهَبَتْ،
و زشتی آنچه در حکم تو او را رسوا کرده، گناهانی که خوشیش رفته
وَاَقامَتْ تَبِعاتُها فَلَزِمَتْ، لایُنْکِرُ یا اِلهی عَدْلَکَ اِنْ عاقَبْتَهُ، وَلایَسْتَعْظِمُ
و مسئولیّتش بجا مانده، معبودا اگر عقابش کنی منکر عدل تو نیست و اگر از او درگذری
عَفْوَکَ اِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ، لاَِنَّکَ الرَّبُّ الْکَریمُ الَّذی لا یَتَعاظَمُهُ
و رحمش کنی گذشتت را بزرگ نداند زیرا تو پروردگار کریمی هستی که بزرگ نباشد در نزدش
غُفْرانُ الذَّنْبِ الْعَظیمِ، اَللّهُمَّ فَها اَنَا ذا قَدْ جِئْتُکَ مُطیعاً لاَِمْرِکَ فیما اَمَرْتَ
آمرزش گناه بزرگ خدایا من اکنون آمده ام بدرگاهت و فرمانبردارم دستوری را که فرمودی
بِهِ مِنَ الدُّعآءِ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَکَ فیما وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الاِْجابَهِ، اِذْ تَقُولُ:
در دعا کردن و خواهانم وفای به وعده ات را در اجابتی که وعده دادی چون که فرمودی
اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ. اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَالْقِنی بِمَغْفِرَتِکَ
«بخوانید مرا تا اجابت کنم» خدایا پس درود فرست بر محمّد و آلش و با آمرزشت به من روآور
کَما لَقیتُکَ بِاِقْراری، وَارْفَعْنی عَنْ مَصارِعِ الذُّنُوبِ کَما وَضَعْتُ لَکَ
چنانچه من با اقرار (به گناه) به تو روآوردم و بردار مرا از افتادن گاه های گناه چنانچه خود را برایت
نَفْسی، وَاسْتُرْنی بِسِتْرکَ کَما تَاَنَّیْتَنی عَنِ الاِْنْتِقامِ مِنّی، اَللّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فی
پَست کردم و به پوشش خود مرا بپوشان چنانچه مهلتم دادی از انتقام خدایا نیّتم را در
طاعَتِکَ نِیَّتی، وَ اَحْکِمْ فی عِبادَتِکَ بَصیرَتی، وَ وَفِّقْنی مِنَ الاَْعْمالِ لِما
اطاعتت ثابت گردان و بیناییم را در بندگیت محکم کن و به کارهایی موفقم دار که
تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطایا عَنّی، وَ تَوَفَّنی عَلی مِلَّتِکَ وَ مِلَّهِ نَبِیِّکَ مُحَمَّد
بشویی بدان چرکی خطاها را از من و بمیرانم بر کیش خود و کیش پیامبرت محمّد
عَلَیْهِ السَّلامُ اِذا تَوَفَّیْتَنی، اَللّهُمَّ اِنّی اَتُوبُ اِلَیْکَ فی مَقامی هذا مِنْ کَبائِرِ
علیه السّلام آنگاه که بمیرانی مرا خدایا من در این جایگاهم بدرگاهت توبه کنم از گناهان
ذُنُوبی وَ صَغائِرها، وَ بَواطِنِ سَیِّئاتی وَ ظَواهِرِها، وَ سَوالِفِ زَلاّتی
کبیره و صغیره ام و از بدی های پوشیده و آشکارم و از لغزش های گذشته
وَحَوادِثِها، تَوْبَهَ مَنْ لایُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیَه، وَلایُضْمِرُ اَنْ یَعُودَ فی
و تازه ام توبه کسی که به خود تلقین نکند تجدید گناهی را و در دل نگیرد که دوباره به
خَطیئَه، وَقَدْ قُلْتَ یا اِلهی فی مُحْکَمِ کِتابِکَ، اِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ
خطایی بازگردد و تو ای خدای من در کتاب محکمت فرمودی که توبه را از بندگانت می پذیری
عِبادِکَ، وَ تَعْفُو عَنِ السَّیِّئاتِ، وَ تُحِبُّ التَّوّابینَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتی کَما
و از بدی ها می گذری و دوست داری توبه کاران را پس چنانچه وعده فرمودی توبه ام بپذیر
وَعَدْتَ، وَاعْفُ عَنْ سَیِّئاتی کَما ضَمِنْتَ، وَ اَوْجِبْ لی مَحَبَّتَکَ کَما
و از بدی هایم درگذر چنانچه ضمانت کردی و مقرّر دار برایم دوستیت را چنانچه
شَرَطْتَ، وَ لَکَ یا رَبِّ شَرْطی اَلاَّ اَعُودَ فی مَکْرُوهِکَ، وَ ضَمانی اَلاَّ شرط
فرمودی و من با تو شرط می کنم که در کار ناپسند تو بازنگردم و ضمانت کنم که بازنگردم
اَرْجِعَ فی مَذْمُومِکَ، وَ عَهْدی اَنْ اَهْجُرَ جَمیعَ مَعاصیکَ، اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَعْلَمُ
در امر نکوهیده ات و تعهد کنم که ترک کنم تمام نافرمانیهایت را خدایا تو داناتری
بِما عَمِلْتُ، فَاغْفِرْلی ما عَلِمْتَ، وَ اصْرِفْنی بِقُدْرَتِکَ اِلی ما اَحْبَبْتَ،
بدانچه کرده ام بیامرز گناهانی را که از من دانی و بگردانم به نیرویت بدانچه دوست داری
اَللّهُمَّ وَ عَلَیَّ تَبِعاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعاتٌ قَدْ نَسیتُهُنَّ، وَ کُلُّهُنَّ بِعَیْنِکَ
خدایا بر من بازخواست هایی است که به یاد دارم و بازخواست هایی است که فراموش کرده ام و همه در برابر دیده توست
الَّتی لا تَنامُ، وَ عِلْمِکَ الَّذی لا یَنْسی، فَعَوِّضْ مِنْها اَهْلَها، وَاحْطُطْ عَنّی
که خواب نرود و علمت که فراموشی ندارد عوض آنها را به صاحبانش بده و سنگینیش را
وِزْرَها، وَ خَفِّفْ عَنّی ثِقْلَها، وَاعْصِمْنی مِنْ اَنْ اُقارِفَ مِثْلَها، اَللّهُمَّ وَ اِنَّهُ
از دوش من بردار و سبک کن گرانیش را و نگاهم دار از ارتکاب امثال آن خدایا جز
لا وَفآءَ لی بِالتَّوْبَهِ اِلاَّ بِعِصْمَتِکَ، وَ لاَ اسْتِمْساکَ بی عَنِ الْخَطایا اِلاَّ عَنْ
به نگهداری تو نتوانم به توبه ام وفا کنم و جز به نیروی تو نتوانم خود را از خطا نگهدارم
قُوَّتِکَ، فَقَوِّنی بِقُوَّه کافِیَه، وَ تَوَلَّنی بِعِصْمَه مانِعَه، اَللّهُمَّ اَیُّما عَبْد تابَ
پس تقویتم کن به نیرویی کافی و سرپرستیم کن به نگهداری بازدارنده خدایا هر بنده ای که توبه کند
اِلَیْکَ وَ هُوَ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ فاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ، وَ عائِدٌ فی ذَنْبِهِ
بدرگاهت ولی در علم غیب نزد تو توبه شکن باشد و بازگردنده به گناه
وَخَطیئَتِهِ، فَاِنّی اَعُوذُ بِکَ اَنْ اَکُونَ کَذلِکَ، فَاجْعَلْ تَوْبَتی هذِهِ تَوْبَهً لا
و خطایش باشد من به تو پناه برم که چنین باشم و این توبه ام را چنان کن که
اَحْتاجُ بَعْدَها اِلی تَوْبَه، تَوْبَهً مُوجِبَهً لِمَحْوِما سَلَفَ، وَالسَّلامَهِ فیما بَقِیَ،
محتاج نباشم دوباره توبه کنم، توبه ای که سبب شود گناهان گذشته ام محو گردد و در آینده نیز آلوده نگردم
اَللّهُمَّ اِنّی اَعْتَذِرُ اِلَیْکَ مِنْ جَهْلی، وَاَسْتَوْهِبُکَ سُوءَ فِعْلی، فَاضْمُمْنی اِلی
خدایا من از تو پوزش خواهم از نادانیم و از تو بخشش خواهم از کار بدم پس به احسان خود
کَنَفِ رَحْمَتِکَ تَطَوُّلاً، وَاسْتُرْنی بِسِتْرِ عافِیَتِکَ تَفَضُّلاً، اَللّهُمَّ وَ اِنّی اَتُوبُ
مرا در پناه رحمتت درآور و به فضلت در پرده عافیت بپوشانم خدایا من بدرگاهت توبه کنم
اِلَیْکَ مِنْ کُلِّ ما خالَفَ اِرادَتَکَ، اَوْ زالَ عَنْ مَحَبَّتِکَ مِنْ خَطَراتِ قَلْبی،
از هر چه مخالف اراده ات کردم یا بیرون از دوستیت از خاطرات دلم و
وَلَحَظاتِ عَیْنی، وَ حِکایاتِ لِسانی، تَوْبَهً تَسْلَمُ بِها کُلُّ جارِحَه عَلی
نگاه های چشمم و سرگذشت های زبانم توبه ای که سالم ماند بدان هر عضوی
حِیالِها مِنْ تَبِعاتِکَ، وَ تَأْمَنُ مِمّا یَخافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ اَلیمِ سَطَواتِکَ،
جداگانه از کیفرهای تو و ایمن گردد از آنچه تجاوزکاران می ترسند از سطوت های دردناکت
اَللّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتی بَیْنَ یَدَیْکَ، وَ وَجیبَ قَلْبی مِنْ خَشْیَتِکَ،
خدایا رحم کن به تنهاییم در برابرت و طپیدن دلم از ترست
وَاضْطِرابَ اَرْکانی مِنْ هَیْبَتِکَ، فَقَدْ اَقامَتْنی یا رَبِّ ذُنُوبی مَقامَ الْخِزْیِ
و لرزش اندامم از هیبتت که برپا داشته پروردگارا گناهانم مرا بدرگاه تو در جای
بِفِنائِکَ، فَاِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنّی اَحَدٌ، وَ اِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِاَهْلِ
رسوایی پس اگر سکوت کنم کسی از جانب من سخن نکند و اگر شفاعت خواهم شایسته
الشَّفاعَهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فی خَطایایَ کَرَمَکَ، وَعُدْ
شفاعت نیستم خدایا درود فرست بر محمّد و آلش و شفیع گردان در خطاهایم بزرگواریت را و ببخش
عَلی سَیِّئاتی بِعَفْوِکَ، وَلاتَجْزِنی جَزآئی مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَابْسُطْ عَلَیَّ
گناهانم را به گذشتت و بپاداشم که عذاب تو است پاداشم مده و احسانت را بر من
طَوْلَکَ، وَ جَلِّلْنی بِسِتْرِکَ، وَافْعَلْ بی فِعْلَ عَزیز تَضَرَّعَ اِلَیْهِ عَبْدٌ ذَلیلٌ
بگستران و به پرده پوشیت بپوشانم و رفتار کن با من به رفتار نیرومندی که زاری کند بدرگاهش بنده خوار
فَرَحِمَهُ، اَوْ غَنِیٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقیرٌ فَنَعَشَهُ، اَللّهُمَّ لاخَفیرَ لی مِنْکَ
و رحمش کند، یا بی نیازی که بنده نیازمندی به نزدش رفته و بی نیازش کرده خدایا پناه دهی از تو ندارم
فَلْیَخْفُرْنی عِزُّکَ، وَلا شَفیعَ لی اِلَیْکَ فَلْیَشْفَعْ لی فَضْلُکَ، وَ قَدْ اَوْجَلَتْنی
و باید نیروی تو پناهم دهد و شفیعی ندارم و فضل تو باید شفیعم گردد و خطاهایم به سختی
خَطایایَ، فَلْیُؤْمِنّی عَفْوُکَ، فَما کُلُّ ما نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْل مِنّی بِسُوءِ
مرا ترسانده و گذشتت باید ایمنم گرداند و هر چه گفتم چنان نیست که همه از روی نادانی به بدکاریم باشد
اَثَری، وَلانِسْیان لِما سَبَقَ مِنْ ذَمیمِ فِعْلی، لکِنْ لِتَسْمَعَ سَماؤُکَ وَ مَنْ
و نه از روی فراموشی کردار نکوهیده ام در گذشته بلکه برای آن که آسمانت و هرکه فیها،
وَاَرْضُکَ وَ مَنْ عَلَیْها، ما اَظْهَرْتُ لَکَ مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَاْتُ اِلَیْکَ فیهِ
در آن است و زمینت و هر که بر آن است اظهار پشیمانی مرا بدرگاهت بشنوند و پناهندگیم را
مِنَ التَّوْبَهِ، فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَرْحَمُنی لِسُوءِ مَوْقِفی، اَوْ تُدْرِکُهُ
در توبه بسویت ببینند شاید برخی از آنها به رحمتت بر توقّفگاه بَدَم رحم کند یا برای
الرِّقَّهُ عَلَیَّ لِسُوءِ حالی،فَیَنالَنی مِنْهُ بِدَعْوَه هِیَ اَسْمَعُ لَدَیْکَ مِنْ دُعآئی
، حال بَدَم دلش بسوزد و دعایی کند که نزد تو پذیرفته تر از دعای من باشد
اَوْ شَفاعَه اَوْکَدُ عِنْدَکَ مِنْ شَفاعَتی، تَکُونُ بِها نَجاتی مِنْ غَضَبِکَ،
یا شفاعتی کند که مؤثرتر از شفاعت من باشد و همان وسیله نجات من از خشمت
وَفَوْزَتی بِرِضاکَ، اَللّهُمَّ اِنْ یَکُنِ النَّدَمُ تَوْبَهً اِلَیْکَ فَاَ نَا اَنْدَمُ النّادِمینَ، وَ اِنْ
و رسیدنم به خشنودیت گردد خدایا اگر پشیمانی توبه محسوب گردد من پشیمانترین پشیمانانم و اگر
یَکُنِ التَّرْکُ لِمَعْصِیَتِکَ اِنابَهً فَاَ نَاَ اَوَّلُ الْمُنیبینَ، وَ اِنْ یَکُنِ الاْسْتِغْفارُ
ترک معصیت بازگشت حساب شود من نخستین بازگشت کننده ام و اگر آمرزش خواهی
حِطَّهً لِلذُّنُوبِ فَاِنّی لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ، اَللّهُمَّ فَکَما اَمَرْتَ بِالتَّوْبَهِ،
گناهان را بریزد من از آمرزش خواهانم خدایا چنانچه دستور به توبه دادی
وَضَمِنْتَ الْقَبُولَ، وَحَثَثْتَ عَلَی الدُّعآءِ وَ وَعَدْتَ الاْجابَهَ، فَصَلِّ عَلی
و پذیرفتنش را ضمانت کردی و به دعا تشویق کردی و اجابتش را وعده دادی درود فرست بر
مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتی، وَلاتَرْجِعْنی مَرْجِعَ الْخَیْبَهِ مِنْ رَحْمَتِکَ،
محمّد و آل محمّد و بپذیر توبه ام را و بازم مگردان نومیدانه از رحمتت
اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ عَلَی الْمُذْنِبینَ، وَالرَّحیمُ لِلْخاطِئینَ الْمُنیبینَ، اَللّهُمَّ
که تو براستی توبه پذیری بر گنهکاران و مهرورزی به خطاکاران بازگشته خدایا
صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ، کَما هَدَیْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ، کَمَا
درود فرست بر محمّد و آلش چنانچه بدو راهنماییمان کردی و درود فرست بر محمّد و آلش چنانچه
اسْتَنْقَذْتَنا بِهِ، وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ، صَلاهً تَشْفَعُ لَنا یَوْمَ الْقِیامَهِ،
به وی نجاتمان دادی و درود فرست بر محمّد و آلش درودی که شفیع ما گردد در روز قیامت
وَیَوْمَ الْفاقَهِ اِلَیْکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ، وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسیـرٌ.
و در روز نیازمندی به درگاهت که تو بر هر چیز توانایی و این کار بر تو آسان است.
انشااله که همگی مورد بخشش و عفو خداوند قرار گیریم.