چرا بايد نماز بخوانيم؟
مگر خدا به نماز ما نياز دارد؟
قطعا خواندن نماز به خاطر نیازمندی خود ماست اين مسئله که چرا نماز بخوانيم به خاطر نيازمندي خود ما است و خداوند به عبادت ما هیچ نيازی ندارد، و این ما هستیم که براي رسيدن به کمال، به نماز خواندن و عبادت خداوند نيازمند هستيم. همانطور که معلم به مشق دانش آموز خود نیازی ندارد و همانگونه که خورشید به ما نیازی ندارد، بلکه هر چقدر خودمان را در پرتو نور خورشید قرار بدهیم، بهره بیشتری می بریم.
بنابراين به طور خلاصه ميتوان گفت که؛ به چند دليل بايد نماز بخوانيم:
1. نماز؛ ذکر و یاد خدا:
خداوند متعال، محبوب انسان مومن است و قاعده عشق این است که هر محبی محبوب خود را آن گونه یاد کند که خود او دوست دارد. خداوند در این باره می فرماید:
«اقم الصلاة لذکری»؛ به ياد من نماز برپا دار. (طه، آیه 14)
2. نماز؛ تکیه گاه انسان:
هر انساني در زندگي نياز به تكيه گاهی دارد تا بتواند در سختي ها به او پناه ببرد، و بهترين تكيه گاه براي بشر اعتقاد به خداوند و ايمان به اوست.
بنابراين شخص مؤمن به خدا، احساس آرامش خاصي در زندگي خود دارد كه افراد غير مؤمن از آن محرومند. همين خداي مهربان كه در تمام زندگي از ابتداي كودكي و حتي زماني كه ما انسان ها جنين و در شكم مادر هستيم، تا آخرين لحظات زندگي از نعمتهاي بي كران او برخورداريم، اجازه داده است كه با او صحبت كنيم.
3. نماز؛ تشکر از خداوند:
در برابر نعمتهاي فراوانی که خداوند به ما داده است، با نماز خواندن از او تشکر می کنیم. و تشکر از وليّ نعمت عقلا و شرعا واجب است.
4. نماز؛ بارزترین نماد بندگی:
هدف از خلقت انسان، رسيدن به کمال آفرينش است و راه رسيدن به کمال آفرينش و رسيدن به مقام قرب خداوندي و برخوردار شدن از نعمتهاي الهي در عالم آخرت، ارتباط با خدا و عبادت خداوند است و به همين جهت در قرآن فرموده است:
«و ما خلقتُ الجنّ و الإنس إلا ليعبدون»؛
هيچ جن و انسي را خلق نکردم مگر براي عبادت.
مهمترين وسيله ارتباط با خدا و مهمترين عبادت خداوند نماز است که در نماز انسان مستقيما با خداوند حرف ميزند و با خداوند صحبت ميکند.
5. نماز؛ کفاره گناهان:
نمازهاي شبانه روز موجب پاک شدن انسان از گناهان می شود.
از اميرالمؤمنين علي(ع) نقل شده است:
«قَالَ(ع) سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِنَّمَا مَنْزِلَةُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ
لِأُمَّتِي كَنَهْرٍ جَارٍ عَلَى بَابِ أَحَدِكُمْ فَمَا ظَنُّ أَحَدِكُمْ لَوْ كَانَ فِي جَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ
اغْتَسَلَ فِي ذَلِكَ النَّهْرِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فِي الْيَوْمِ أَ كَانَ يَبْقَى فِي جَسَدِهِ دَرَنٌ
فَكَذَلِكَ وَ اللَّهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ...»؛
حضرت فرمود از رسول خدا شنيدم که فرمود: نمازهاي پنج گانه براي امت من هم چون يک نهر آب جاري است که بر در خانه يکي از شما باشد، آيا گمان ميکنيد اگر کثافتي در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند، آيا چيزي از آن بر جسد او خواهد ماند؟ (مسلّما نه) هم چنين است به خدا سوگند نمازهاي پنجگانه براي امت من.
يعني نمازهاي پنجگانه گناهان امت را پاک ميکند. در نتيجه غير از توبه، نمازهاي پنجگانه نيز گناهان را از بين ميبرد.
6. نماز، فواید فراوانی دارد:
الف) نماز، بهترين برنامه ديني و محبوبترين اعمال نزد خدا:
ابوذر غفاري از رسول خدا (ص) روايت كرده كه آن حضرت درباره نماز فرمود:
«الصلاة خير موضوع فمن شاء استقل و من شاء استكثر»؛ نماز بهترين چيزي است كه مقرر شده پس هر كه خواهد كم بخواند و هر كه خواهد زياد كند.
و در حديث ديگري از آن حضرت آمده:
«اوصيكم بالصلاة و حفظها فانها خيرالعمل وهي عمود دينک»؛
شما را به نماز و نگهداري و حفاظت آن سفارش مي كنم كه آن بهترين اعمال و ستون دين شماست .
ب) نماز، وسيله تقرب مردمان با تقوا:
از حضرت رضا (ع) روايت شده:
«الصلاة قربان كل تقي»؛ نماز، وسيله تقرب هر شخص با تقوايي است.
ج) نماز، موجب استجابت دعا:
در چندين حديث آمده كه نماز موجب استجابت دعا مي شود مانند اين حديث كه از رسول خدا (ص) روايت شده:
«من ادي فريضة فله دعوة مستجابة»؛
هر كس يك نماز فريضه بخواند دعائي مستجاب شده دارد.
و در روايت ديگری از امام عسگري (ع) نقل شده كه حضرت موسی (ع) به خدا عرض كرد:
«الهي ما جزاء من صلي الصلوات لوقتها؟
قال: اعطيته سوله و ابيحه جنتي»؛
معبودا پاداش كسي كه نماز را در وقت خود بخواند چيست؟
فرمود: خواسته اش را مي دهم و بهشتم را در اختيارش قرار مي دهم .
د) نماز، نخستين سوال قيامت:
از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:
«ان اول ما يحاسب عليه العبد الصلاة، فان قبلت قبل ما سواها»؛
نخستين چيزي كه بنده در قيامت مورد حساب قرار مي گيرد نماز است، كه اگر پذيرفته شد چيزهاي ديگر پذيرفته مي شود .
ه) نماز، موجب دوری شيطان:
در حديثي از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود:
«لا يزال الشيطان يرعب من ابن آدم حافظ علي الصلوات الخمس
فاذا ضيعهن تجرا عليه و اوقعه في الظائم»؛
شيطان پيوسته تا وقتي كه فرزند آدم بر نماز هاي پنجگانه محافظت و مواظبت دارد از وي ترسان است و چون نمازها را ضايع كرد بر او دلير مي شود و او را در گناهان بزرگ مي اندازد .
و) نماز، یار و یاور انسان در مشکلات زندگی:
يكي از فوائد نماز كه در زندگي دنيا و آخرت برای ما بسيار مفيد است: استعانت و استمداد از نماز در برابر مشكلات و رفع دشواريها است.
خداوند متعال در آیه 153 سوره بقره می فرماید:
«يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرين»؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از شكيبايى و نماز يارى جوييد زيرا خدا با شكيبايان است.
در پایان توجه به این نکته لازم است که آنچه بیان گردید؛ برخی از فواید و اسرار نماز است که در قرآن و روایات به آن ها اشاره شده، اما این که حقیقت نماز چیست برای همگان جز انسان های اندکی مخفی است و باید بدانیم نماز به اندازه عظمت و بزرگی خداوند، بزرگ و با عظمت است.
چرا بايد نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چيست؟
اقامه نماز از اصلي ترين دستورات دين اسلام به پيروان خود است و پيشوايان و بزرگان اين دين، اين شكل از عبادت را به شرط رعايت تمامي لوازم تحقق تمام و كمال آن از جمله مهمترين راههاي تحقق رفتار دينمدارانه در وجود انسانها ميدانند.
پرسش: چرا بايد نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چيست؟
پاسخ: علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و بركات متعدد جسمي و روحي و فردي و اجتماعي براي ما دارد؛ با همه اين ها مي توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا اين تكليف براي ما در نظر گرفته شده است؟
در پاسخ مي گوييم وجوب، يكي از احكام پنج گانه شرعي است كه در شريعت و از جانب شارع مقدس كه خداوند متعال باشد، براي نظام دادن به ساختار بندگي بندگان تنظيم شده است؛ در نتيجه، از آن جا كه پذيرش شريعت و عمل به آن، در مرتبه اي بعد از پذيرش اصل دين و اثبات نبوت و پذيرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شريعت چرايي و چگونگي عقلي معنا ندارد. بهترين پاسخ در مورد چرايي وجوب عبادات و ديگر وظايف آن است كه خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرايي، يافتن حكمت هاي وجوب عملي مشخص و مستمر به نام نماز است، مي توان گفت اصولا حكمت هاي عبادتي چون نماز را بايد در فلسفه كلي عبادات و مناسك عبادي جستجو كرد. ما معتقديم كه عبوديت و پرستش، يكي از نيازهاي انسان است. تمامي انسان ها از ابتدا تاكنون به شكلي پرستش داشتهاند. روح انسان، نياز به عبادت و پرستش دارد و هيچ چيزي جاي آن را پر نمي كند؛ اما سخن در نحوه پرستش است.
در فرهنگ اسلامي تعيين و مشخص كردن شكل عبادت، با شارع مقدس (خداوند متعال) است. كسي نميتواند عبادتي اختراع كند. اگر كسي ذكر و دعايي را به عنوان عبادت پديد آورد، از مصاديق روشن بدعت و تشريع است كه كار حرامي است؛ زيرا امور عبادي را همان گونه كه از طرف شارع مقدس بيان شده است، بايد انجام داد؛ نه كم تر و نه بيش تر. در نتيجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرايطي هم براي آن وضع كرده است. اما تامل عقلاني در ماهيت نماز نشان مي دهد كه اين عمل با اين خصوصيات بهترين شيوه براي رسيدن به همان نياز روحي انسان نيز محسوب مي شود؛ در واقع اگر در ماهيت و شكل نماز دقت شود، مي بينيم كه نماز بهترين شيوه اظهار بندگي است. مجموعه اجزا و حركات آن، تجلي تواضع و تسليم در برابر خداوند است.
در عين حال، گراميداشت و جايگاه انسان و قدرت و توان او نيز در اين تكليف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چيدمان اوقات نماز به گونه اي است كه نه به انسان فشار طاقت فرسايي وارد شود و نه آدمي تا مدت زيادي از انجام آن و توجه به خداوند و حقايق عالم غافل گردد؛ بلكه به طور منظم و مستمر، اين عمل عبادي در زندگي تكرار مي شود.
از شاخصه هاي مهم نماز آن است كه، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتبا به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او بيدار باش گويد.
همچنين نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بيند و توجه به اين مساله جلوي بسياري از گردن كشي ها و خود بيني ها را مي گيرد.
با اين همه، اگر نماز به طور صحيح و كامل با حفظ شرايط و آداب و با توجه به روح اصلي و ماهيت حقيقي اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقيد، اجتماعي و دور از غفلت و دنيازدگي مي كند و هم جلوي بسياري از مفاسد اجتماعي را مي گيرد كه حصول همه اين نتايج، در فرض التزام و جديت و استمرار در نماز است؛ نه اختيار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن كريم به صراحت اعلام مي كند كه نماز، مانعي در برابر انجام فحشا و منكر است (۳) و اين يعني حيات پاك و نوراني و سعادتي كه براي آينده انسان رقم مي خورد. حتي نماز هاي كم مايه و با بي توجهي نيز در اين مسير خالي از اثر نيستند، چنان كه افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان مي شد و ائمه مي فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همين گونه مي شد.
اما دقت و اصرار در اين شكل و قالب و شروط و قيود اين عمل، به چه دليلي است؟ نماز، نماد تسليم و عبوديت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد كه هر انساني طبق خواسته خود عمل كند و آن را به جا بياورد، آن چيزي كه خداوند از او خواسته، ديگر بندگي او نمي شود؛ بلكه بندگي خود و عمل طبق خواسته خود است. اميرمؤمنان (ع) در روايتي پس از بيان اين كه معناي اسلام را تسليم شدن در مقابل پروردگار مي داند. كه نشان تسليم در عمل آشكار مي شود، مي فرمايد : مؤمن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نمي گذارد؛ بلكه بر آنچه از پروردگارش رسيده، بنيان مينهد.(۱)
شايد يكي از رموز خواندن نماز به همان صورتي كه پيامبر فرمود، حفظ شكل و ساختار عمل بعد از قرن ها است كه در نتيجه آن، ماهيت و روح كلي و ساختار اساسي خود دين هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقي مي ماند؛ در حالي در اديان ديگر ما چنين عمل معيني را نمي بينيم. به همين دليل، آن روح كلي اديان ديگر و ساختار اصلي به مرور زمان از دست رفته است.
هشام بن حكم از امام صادق (ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مي اندازد؟ امام فرمود: « پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت كردند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند؛ اما با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آنها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام (ص) زنده بماند و اين، از طريق نماز امكان پذير است».(۲)
يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي دين هم هست. در جمع بندي مي توان گفت هم شكل و ساختار ظاهري نماز، زيبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامي در آن وجود دارد، هم تسبيح و تقديس لفظي است و هم تقديس عملي؛ ركوع و سجود و تسبيح و ستايش و دعا و تكبير و سلام و خلاصه همه زيبايي ها در نماز موجود است.
اما در نهايت باز بايد دانست كه هر چند نماز داراي بركات و ثمرات بسياري نظير به ياد خدا افتادن، آرامش، دوري از غفلت ها و زشتي ها و.. . است اما اگر در مورد خاصي چنين نتيجه و ثمره اي حاصل نشد يا بدون نماز هم برخي از اين ثمرات براي ما حاصل بود، نمي توان نماز را به كنار گذاشت و آن را بي فايده دانست زيرا چنين كاري عين مخالفت با دستور خداوند و ضد تسليم و عبوديت كه حقيقت بندگي است مي باشد.
منابع:
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
وبلاگ نماز 110