بی شک سبز شدن نخل خکشیده، دلیلی محکم بر بی گناهی مریم و پاکدامنی او بود و این آیت روشن می توانست راه تهمت دروغگویان و عیب جویان را سد کند. ولی این معجزه تنها برای آن دسته کارساز است که در آن مکان و در کنار نخل با مریم روبرو می شدند، اما چنین نبود و در آن زمان مریم تنها بود و کسی آن صحنه را مشاهده نکرد.
ابلیس که باخبر گشت کودکی به دنیا آمده است به جستجوی مسیح پرداخت وقتی او را با مریم در وسط بیابانی یافت دور تا دورش را انبوه فرشتگان گرفته بودند و اجازه ورود به شیطان را ندادند. شیطان پرسید؛ عیسی کیست؟
عنایت پروردگار بار دیگر شامل حال مریم شد و ندایی تازه از سوی کودکش به او رسید که: گفتند؛ او مثل آدم علیه السلام است بدون پدر به دنیا آمده است.
[اگر کسی از جنس بشر را که دیدی به او بگو که من برای خدا نذر روزه سکوت کرده ام و با هیچکس امروز هرگز سخن نخواهم گفت].(3)
مریم با شنیدن این ندا با آسودگی خاطر تمرکز از دست رفته خود را باز یافت و قوای
[317]
باقیمانه خود را به کار گرفت و در حالیکه کودک خود را در آغوش گرفته بود به طرف قریه و قبیله خود به راه افتاد.
با ورود مریم به شهر، خبر او منتشر شد و چون مردم، او را با نوزادش دیدند، زبان به سرزنش او گشودند و هرکس تهمتی زد و ناسزایی گفت. آنها در ملامت و سرکوب او شدت عمل به خرج دادند. برخی شرافت خاندانش را بخاطرش می آوردند و بزرگواری اصل و نسب او را تذکر می دادند.