اتفاقا رود نیل از قصر آسیه(2) زن فرعون می گذشت. در آن روز فرعون و همسرش آسیه در قصر ایستاده بودند که چشمانشان به جسمی سیاه افتاد که سوار بر امواج جلو می آمد و چون به نظرگاه آسیه رسید در میان درختها گیر کرد.
صندوقچه را نزد آسیه آوردند و چون در آن را برداشتند پسری زیبا را دید، چون فرعون از آینده خود می ترسید دستور قتل او را داد. در آن هنگام محبت موسی به اذن پروردگار در دل آسیه افتاد. و هر دو تصمیم گرفتند که او را به فرزندی قبول کنند.
همسر فرعون چون(3) او را بدید * مهر کودک در دلش آمد پدید
گفت با فرعون از قتلش(4) گذر * تا به فرزندی بگیریم این پسر
اسم کودک را موسی گذاشتند چون او را از آب و در کنار درخت پیدا کردند. در
[160]
صدد یافتن دایه ای برای موسی افتادند ولی هر دایه ای را برای موسی گرفتند، موسی شیر نمی نوشید و به دستور آسیه همگی به دنبال دایه ای مناسب برای کودک گشتند.
2 - شیخ صدوق از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده: که بهترین زنان بهشت چهار زن هستند؛ مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه علیهاالسلام دخترم و آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون. (خصال، ج 1، ص 96)3 - قصص، 9.4 - قصص، 9.