آداب و رسوم ماه رمضان در استان گیلان
چهره شهرها و روستاهای گیلان از نیمه ماه مبارک شعبان دگرون می شود و مردم به جنب و جوش و تکاپو افتاده و خود را برای استقبال از ماه مبارک رمضان؛ ماه عبادت، ماه پرهیز از گناه، ماه پالوده شدن از دوگانگی و ماه نزدیک شدن به پروردگار آماده می کنند.
چند روز قبل از آغاز ماه رمضان، مردم به نظافت و پاکسازی خانه ها، محله ها، تیمچه ها، بازارها، دکانها، تکیه ها، مساجد و حسینیه ها می پردازند، خانه تکانی، تمیز کردن و تهیه مایحتاج ماه رمضان از دل مشغولیهای این روزهای مردم است.
در برخی شهرهای گیلان از جمله رشت، رودسر ،بندرانزلی و سایر مناطق به پیشواز رفتن ماه رمضان را " پیشاشو" گویند و اکثر مردم پیشواز ماه رمضان را مستحب می دانند و بر انجام این امر مصر هستند.
مردم گیلان با رویت هلال ماه مبارک رمضان روزه گرفتن را آغاز می کنند، در برخی از مناطق گیلان معتقدان چند روز قبل از ماه رمضان علاوه بر تمیز کردن مساجد، منازل و شستشوی لباسها و طهارت خود یک شب مانده به ماه رمضان به پیشواز می روند و آخرین روز ماه شعبان المعظم را روزه می گیرند که در اصطلاح محلی "پیشاشو" می گویند.
در ماه مبارک رمضان رسم پسندیده و شایسته ای در بخشهای کوهستانی استان گیلان رواج دارد بدین شکل که بچه های نوجوان خانواده که برای نخستین بار روزه می گیرند از سوی پدر بزرگ یا پدر خانواده مورد تشویق قرار می گیرند.
در مناطق کوهستانی که مردم بیشتر دامدار هستند و زندگی آنها وابسته به پرورش دام است نوجوان بعد از خوردن سحری و خواندن نماز صبح اولین روزه زندگی خود را می گیرد.
پدر بزرگ یا پدر خانواده در نزدیکیهای اذان مغرب از مادر خانواده می پرسد که آیا روزه را کامل گرفته است یا نه؟ اگر جواب مثبت شد پدر بزرگ یا پدر خانواده نصف سهم گاو و گوساله را به نام نوجوان روزه دار می کند و قبل از افطار دست او را می گیرد و به طرف طویله می برد گاوی که با او شریک شده را به نوجوان نشان می دهد، پاداش نوجوان روزه دار قبل از افطار به او داده می شود.
با شنیدن بانگ "سحر شده خواب نمانید" می توان تشخیص داد که اینجا گیلان است. به وقت سحر هنوز هم این بانگ از گلدسته مساجد و بام برخی خانه ها، هنگام سحر و بیداری را اعلام می شود تا کسی خواب نماند.
مردم گیلان در سالیان گذشته هنگام سحر " گوش به بانگ خروس سفید " می دادند
در برخی نقاط گیلان هم مردم در سالیان گذشته هنگام سحر گوش به بانگ خروس سفید می دادند و با نخستین آواز خروس از جا برمی خاستند و با آواز دوم خروس غذایشان را روی آتش می گذاشتند و با آواز سوم غذا می خوردند. در گذشته های دور آواز خروس سفید را در گیلان خوش یمن می دانستند و در مرغدانیهای اغلب خانه های روستایی حداقل یک خروس سفید پیدا می شد.
از دیگر رسوم منسوخ شده گیلان در ماه رمضان تنظیم وقت سحر با ستاره میزان است. برخی از کوه نشینان گیلان چشم بر ستاره میزان یا ششه داشتند که مجموعه شش ستاره است که وقتی از شرق آسمان طلوع می کند زمان بیداری است و چون یک سوم آسمان را طی کند غذا بر آتش می نهند و وقتی در افق مغرب غروب کرد دیگر باید دست از طعام خوردن بکشند که در هر دو مورد تقسیم سه گانه زمان قابل توجه است.
از آنجا که در گذشته وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون و حتی ساعت وجود نداشت مردم گیلان با استفاده از روشهای مختلف از جمله "ستاره شب " که به ستاره شام معروف است صدای شلیک تیر، صدای زنگ، آواز خروس که در اصطلاح محلی به آن سوکله سوم (خروس خوان) می گویند از خواب بیدار می شدند. اما امروز با استفاده از وسایل ارتباط جمعی زمان سحر را تشخیص می دهند و در زمانی که از خواب برمی خیزند، صدای مناجات از مساجد به گوش می رسد.
طنز گیلانی ها در سحر ماه مبارک رمضان: " پلا دکون تی خیکه "
تا چند سال پیش، قبل از اذان صبح از بالای منارهها و ایوان خانه ها فریاد می زدند: " سحر نزدیکه یعنی ای مومنان بخورید و بیاشامید که وقت سحر نزدیک و فرصتی باقی نمانده است و بعضی ها به طنز ادامه می دادند: " پلا دکون تی خیکه " یعنی پلو در خیک (معده) ات بکن!
در همه جا امروزه گردش عقربه های ساعت جای بانگ خروس و حساب گردش ستاره را گرفته و جعبه جادویی رادیو و تلویزیون نیز آوای مناجات را هنگام سحر به در خانه ها می برد.
به هر حال غذاهایی که معمولا در هنگام سحر گیلانیها می خورند بیشتر کته و انواع خورشهای محلی مثل باقالی قاتوق، ترش تره و فسنجان است.
" عشرخوانی " در روزهای ماه رمضان گیلان مرسوم است
بعد از مناجات دعای سحر می خوانند و اذان می گویند و اغلب برای نماز صبح به مساجد می روند. بعد از نماز صبح به خانه برمی گردند و تا ساعت 10 صبح می خوابند. سپس مردها به دنبال کار روزانه می روند و زنهای محله در خانه ای جمع می شوند و "عشرخوانی" (قرآن خوانی) می کنند. مردم بعد از انجام فرایض نماز ظهر و عصر را بدون وقفه می خوانند و به خانه برمی گردند و می خوابند. یکی دو ساعت مانده به افطار بیدار می شوند و به مسجد می روند و بعد از نماز مغرب و عشا افطار می کنند.
در گذشته روزه داران با تاریک شدن هوا یا به قول محلی ها با گرگ و میش شدن هوا یعنی زمانی که تشخیص گرگ از میش مشکل می شد یا اولین بانگ خروس (سوکله اول) افطار می کردند و در شهر رشت و توابع آن با صدای توپی که هر روز موقع افطار شلیک می شد افطار می کردند.
امروز مردم گیلان نخست با نمک یا چای یا آب داغ روزه خود را باز می کنند و غذاهای مرسوم افطار آنها نان، پنیر و سبزی خوردن، لوبیا پخته، کباب، آش کشک، شامی، فرنی و حلوا است.
برای افطار نیز در گیلان رسمهای وجود دارد. افطاری دادن به عنوان نذری و دعوت از خویشاوندان عروس یا داماد به ویژه در دوران نامزدی تقریبا در تمام نقاط استان گیلان در ماه مبارک رمضان معمول است. در برخی مناطق و روستاهای استان گیلان مانند نومندان برای خیرات به اصطلاح "احسان آش" می پزند و "افطار آشی" می دهند.
بعد از افطار بچه های کوچک و عده ای از زنان و مردان می خوابند، گروهی به حمام می روند ولی در حدود 50 درصد مردم شهر اعم از مردان، نوجوانان و پیران به خیابان می آیند یا در چایخانه ها، مغازه دوستان و آشنایان می نشینند.
جنب و جوش و گردش مردم در شبهای ماه رمضان گیلان بیش از روزهاست
شاید گیلان تنها منطقه ایران باشد که جنب و جوش و گردش مردم در شبهای ماه رمضان بیش از روزهای آن است. آلبالو، اخته، آلو و انجیر خیس کرده به مقدار زیاد عرضه و خورده می شود، تقریبا کمتر کسی است که بعد از افطار به خیابان و بازار بیاید و انجیر و آلبالوی خیس کرده نخورد.
نیم ساعت بعد از افطار بچه های بزرگتر زولبیا، بامیه و رشته خشکار را در سینی می چینند و برای فروش در کوچه ها به راه می افتند و عده ای نیز پس از صرف افطاری به مسجد می روند و به سخنان واعظ یا امام جماعت گوش می دهند.
یکی از مراسم رمضان دعوت از آشنایان و فامیل به هنگام افطاری است که در برخی از مناطق اهالی از یکدیگر در مسجد برای افطار پذیرایی می کنند و در روز میلاد امام حسن (ع) در پانزدهم ماه رمضان کسانی که نذری دارند، آش و رشته خشکار بین مردم پخش می کنند.
همچنین آش نذری حضرت فاطمه زهرا (س) کوکو، خرما، رشته خشکار، شیر، فرنی و آبگوشت نیز از غذاهای افطاری گیلانی هاست.
یکی از آداب ماه رمضان دعوت از یک روحانی از سوی هیئت امنای مساجد روستاها از شهرهای بزرگ است، اهالی از قبل برای روحانی خانه ای در روستا یا شهر اجاره می کنند و اجاره خانه و غذای او را هیئت امنا تهیه می کند، بین دو نماز ظهر و عصر یک نفر از زنان و مردان از تمام نمازگزاران پولی به عنوان " مال امام " برای ساخت و تعمیرات مساجد و تامین مخارج روحانی جمع می کنند
منبع:mehrnews.com