شاهچراغ آرامگاه «میر سید احمد» ملقب به شاهچراغ، پسر موسی کاظم امام هفتم شیعیان است.
این بنا در دوره اتابکان فارس در سده ششم هجری قمری ساخته شدهاست و گنبد و بارگاه آن دارای کاشی کاریهای زیبایی است.∗درون حرم را با به کار بردن آیینههای ریز رنگین، به سبکی هنرمندانه، آیینه کاری کرده و انواع خطهای زیبای فارسی و عربی، تزیین کننده نمای اطراف آینهها و کاشیها است.
بنای حرم، مشتمل بر ایوانی در جلو و حرمی گسترده در پشت ایوان است که در چهار جانب حرم، چهار شاه نشین قرار گرفته و مسجدی نیز در پشت حرم (سمت غرب) ساخته شدهاست. ضریح آن در شاه نشین زیر گنبد قرار دارد و از نقره ساخته شدهاست.
حیاط شاه چراغ دارای دو در اصلی ورودی است که در سمت جنوب و شمال حرم از زیر دو سر در بزرگ کاشی کاری شده گذشته و وارد حیاط وسیع حرم میشویم. در میان حیاط، حوض بزرگ فواره داری ساخته شده و در اطراف حوض درختکاری شدهاست. حرم شاهچراغ در سمت غرب حیاط و حرم سید میر محمد- برادر شاه چراغ - در سمت شمال شرقی حیاط قرار دارد.
غیر از دو در اصلی، دو در فرعی دیگر نیز وجود دارد که یکی به بازار حاجی و دیگر به مسجد جامع عتیق میرود درگاه مانندی نیز از ضلع شمال حیاط وارد بازار شاه چراغ میشود.
در دور تا دور حیاط، اتاقهایی دو طبقه ساخته شده که در پیشانی و جرزهای جلو آنها کاشی کاری شدهاست. ستونهای آهنی ایوان حرم به وسیله چوبهای نفیس پوشش داده شده و در سقف مسطح آن نیز چوب منبت کاری شده به کار رفتهاست. امکانات وسیعی مثل پاسگاه انتظامی، دفتر پست و مخابرات، کتابخانه و موزه در این حیاط وسیع برای رفاه مردم ایجاد شدهاست
تاریخچه آرامگاه احمدبن موسی
نمایی از شاه چراغ
در سال ۷۴۵ (ه. ق) مادر شاه شیخ ابواسحاق اینجو پادشاه فارس، ملکه تاشی خاتون اقدامات نیکویی بر بارگاه او انجام داد. این بانوی نیکوکار، اقدام به بهسازی بارگاه کرد و در عرض ۵ سال از سال ۷۴۵ تا ۷۵۰ (ه. ق) آرامگاهی وسیع و گنبدی بلند بر آن ساخت. همچنین در جنب آرامگاه، مدرسهای وسیع بنا کرد. او همچنین تعداد زیادی از مغازههای بازار نزدیک حرم و ملک میمند فارس را وقف بر این آستان مقدس کرد.
ابن بطوطه جهانگرد مراکشی که در سال ۷۴۸ (ه. ق) برای بار دوم به شیراز سفر کرده، در سفرنامه خود درباره اقدامات ملکه تاشی خاتون و توصیف آرامگاه، چنین نوشتهاست:
این آرامگاه در نظر شیرازیها احترام تمام دارد و مردم برای تبرک و توسل به زیارتش میروند. تاشی خاتون، مادر شاه ابواسحاق، در جوار این بقعه بزرگ، مدرسه و زاویهای ساختهاست که در آن به اطعام مسافران میپردازند و عدهای از قاریان پیوسته بر سر تربت امامزاده، قرآن میخوانند شبهای دوشنبه، خاتون به زیارت آرامگاه میآید و در آن شب قضات و فقها و سادات شیراز نیز حاضر میشوند.
این جمعیت در بقعه جمه میشوند و با آهنگ خوش به قرایت قرآن مشغول میشوند. خوراک و میوه به مردم داده میشود و پس از صرف طعام، واعظ، بالای منبر میرود و تمام این کارها در بین نماز عصر و شام انجام میگیرد. خاتون در غرفه مشبکی که مشرف به مسجد است، مینشیند. در آخر هم (به احترام این بقعه) همانند سرای پادشاهان طبل و شیپور و بوق مینوازند.
در سال ۹۱۲ (ه. ق) به دستور شاه اسماعیل صفوی، بهسازی گستردهای بر آرامگاه انجام گرفت. ۸۵ سال بعد بر اثر زلزله سال ۹۹۷ (ه. ق)، نیمی از گنبد آرامگاه ویران شد که دوباره در سالهای بعد بازسازی گردید.
در سال ۱۱۴۲ (ه. ق) نادرشاه افشار بهسازی گستردهای بر این آرامگاه انجام داد و به دستور او قندیل بزرگی در زیر سقف و گنبد آویزان کردند. نادرشاه پیش از گرفتن شیراز و غلبه بر افغانها، پیمان بسته بود که اگر در جنگ پیروز شود، بهسازی شایستهای بر این بقعه انجام دهد. بنابراین پس از پیروزی بر افغانها و تسلط شیراز، ۱۵۰۰ تومان پول آن زمان را صرف بهسازی شاه چراغ کرد و قندیل او ۷۲۰ مثقال وزن داشته که از طلای ناب و زنجیر نقرهای ساخته بودهاند. این قندیل تا سال ۱۲۳۹ (ه. ق) همچنان آویزان بود.
در زلزله سال ۱۲۳۹ (ه. ق) شیراز با خاک یکسان شد و این آرامگاه نیز به کلی مخروبه گردید، نویسنده تذکره دلگشا که خود شاهد این زلزله بودهاست چنین مینویسد:
گنبد بقعه (شاه چراغ) که از غایت ارتفاع، آفتاب جهان تاب هر روز در نیم روز خود را در سایه آن کشیدی به یک دفعه چنان بر زمین خورد که زمین شکافته و در اعماق خاک فرو رفت... و آن عمارات عالی... تو گویی همیشه ویران بوده....
پس از زلزله، قندیل اهدایی نادرشاه را فروختند و صرف بازسازی آرامگاه کردند.
این آرامگاه در کنار میدانی به نام احمدی در شهر شیراز قرار دارد. آرامگاه سیدمیرمحمد برادر سیدمیراحمد نیز در نزدیکی شاهچراغ است.∗ که به سبک معماری آذری بنا شده است.