در این میان همسر پادشاه چون دید که الیاس مردم را به خداپرستی دعوت می کند، لذا پادشاه را وادار ساخت تا از پیروی الیاس سرپیچی کند و به مخالفت با او قیام کند. پادشاه نیز چنین کرد و به تحریک همسرش از پیروی الیاس دست کشید و او را تهدید کرد و در صدد قتل آن حضرت برآمد. الیاس نیز به کوهها و بیابانها گریخت. و چون دید
[194]
که دیگر نمی تواند در میان مردم باقی بماند لذا او السیع را وصی و جانشین خود قرار داد و منطقه شامات را که در حوزه مأموریت او بود به الیسع سپرد و خود در جامه ای از نور به سوی آسمان پر کشید.
او از نظرها غایب شد و همچون عیسی به آسمان عروج کرد تا زمان ظهور حضرت حجت بن الحسین العسکری.(1)